زندگی هنگامه

به نظر من خانم هنگامه یکی از انسان های موفق هست .او یک نمونه  موفق هست که با پشت کار و امید تونست به شهرت و از همه مهم تر به خواسته های خودش برسه. به همین دلیل   یک مصاحبه که (بی بی سی روز هفتم) بهزاد بلور (با او کله کچلش) با هنگامه ترتیب داده بود و  شاید یه مقدار قدیمی باشه اما خوندنش خالی از لطف نیست رو در بلاگ قرار دادیم . من که شخصا از هنگامه خوشم می یاد .تو این مصاحبه که(کچل خان) اون رو انجام داده  متوجه می شیم پشت کار و تلاش و مهم تر از همه خواستن چقدر می تونه تاثیر گذار باشه تو زندگی ما  و زندگی هنگامه

من دو روز قبل از شب کنسرت هنگامه رسیدم دوبی و از شانسم همون هتلی بودم که خانم هنگامه هم مستقر بود. خیلی ذوق کردم چون کارم راحت شد. رومو سفت کردم و صبحونه رفتم سر میزش و خودمو معرفی کردم

خوشبختانه بعد از چند جمله بی تعارف شدیم و زود جوش خوردیم. هنگامه خیلی خون گرم و مهربونه و شب قبل از کنسرت هم همگی دور یک میز بزرگ نشستیم و شام خوردیم ( کامران وهومن و هنگامه(آوار) و اعضای گروهشون) گهگاهی هنگامه به ساعتش نگاه می کرد.

یکبار هم رفت تو باجه تلفن هتل و ده دقیقه ای با تلفن صحبت کرد. بعد برگشت با یک کمی بغض (بعدا فهمیدم که بخاطر سوگند- دخترش- بوده!).

شب کنسرت هنگامه که ۲۶ شهریور بود ( قبل از اینکه معین و شادمهر بیان روی صحنه) رفتم جلوی صحنه و از نزدیک اجراشو دیدم. روی صحنه ترانه ها رو با تسلط اجرا کرد جوری که من تعجب کردم که یک خواننده جدید چطور این تجربه رو داره که فهمیدم هنگامه چند سالی می شه که خواننده است و ما خبر نداشتیم.

بعد از اینکه هنگامه از صحنه آمد پائین و در حالی که مهین و شادمهر داشتن پشت صحنه آماده می شدن ، هنگامه رو دیدم. گفتم چطور بود؟ گفت:"من اولین باری بود که با اینهمه جمعیت روبرو شدم. خیلی دلهره داشتم اصلا از کارم راضی نیستم ."

اینو که گفت فهمیدم که بدون شک هنگامه جای جدیدی رو تو موسیقی پاپ ایرانی باز کرده .

هنگامه خانم سلام ، خوب هستی ؟سلام بهزاد جان. ممنونم. خیلی خوشحالم که می تونم با شما در اینجا یعنی دوبی صحبت بکنم.

هنگامه جان ، ما توی برنامه هامون خیلی آهنگ های درخواستی از تو داریم و این خیلی برام عجیب بود که یک خواننده ای به این سرعت کارش رو شروع بکنه و کارش به این سرعت بگیره! بنابراین از این جهت خیلی بهت تبریک می گم ...

من باید یک چیزی رو اینجا اعتراف بکنم که فکر می کنم من یکی از خوش شانس ترین کسانی بودم که آلبوم اولم انقدر مورد توجه قرار گرفت. تمام این نوار رو من مدیون " رامین زمانی " و(آوار) شعرهای قشنگ " مریم حیدرزاده " هستم.

البته این رو بگم که ما وقتی با هم نشسته بودیم و داشتیم شام می خوردیم ، افشین خواننده و بچه های گروه سیاوش قمیشی تو رو شناختن و شنیدم که توی شهر دوبی هم مردم کلی شناختنت!

این برای من هم یک چیز جالبی بود. من یک شانس کوچیکی می دیدم که شاید یک راه موفقیتی برای من باشه ، ولی توقع نداشتم که به این صورت باشه. من از همه مردم ممنون هستم.

هنگامه یکی از آهنگ هات که میگی شش هفت سال پیش خوندی به نام " ایران ایرانم " هست .. این آهنگ دو تا نکته توش داره ، یکی اسم " ایران ایرانم " هست که دوست دارم بدونم کی از ایران اومدی بیرون ، و اینکه شش هفت سال پیش این آهنگ رو خوندی!

من حدود ۱۲ سال پیش از ایران اومدم بیرون به خاطر اینکه بتونم یک آلبومی برای خودم درست بکنم و یک کار نیمه تمامی رو به قول معروف به سرانجام برسونم. چون این یک عشقی بوده که از بچگی در من به وجود اومده بود که همیشه دوست داشتم یک خواننده باشم.

خیلی سعی کردم که یک آلبومی تهیه بکنم ، ولی متاسفانه به خاطر اینکه در خارج از کشور تمامی کارهای یک آلبوم رو خود خواننده باید انجام بده ، کار سختی هست و به همین خاطر کار من طول کشید.

هنگامه در بچگی ، کجای ایران بزرگ شدی ؟
خانواده من از شمال ایرانه و خودم هم خیلی آدم های شمالی رو دوست دارم. ولی بچگی خودم رو در تهران گذروندم.

قبل از اینکه بیای خارج از کشور ، توی ایران چه کاری می کردی ؟زمانی که من تحصیل می کردم انقلاب شد و دیگه بهترین سال های زندگیمون رو ما توی جنگ گذروندیم.(آوار) بعد از اون ازدواج کردم و الان هم یک دختر دارم. شوهرم مرد بسیار نازنینی هست و خیلی در کارهام من رو حمایت می کنه که بتونم به هدفی که دارم برسم.

هنگامه جان ، گفتی که یک دختر داری و دخترت جوری بزرگ شده که هم حمایتت میکنه و هم شاید ازت ایراد بگیره که " مامان این آهنگ رو باید اینجوری بخونی! " ... چند سالش هست ؟بهزاد جان ، شما می خواهی اینجا سن من رو لو بدی ها .... !!! ولی من یک دختر دارم و دخترم بسیار دختر خوبی هست. دخترم ۱۴ سالش هست و من خیلی هم دوستش دارم.

از آهنگ هات ایراد هم میگیره ؟نه بیشتر لذت میبره! از سن یکی دو سالگی از ایران بیرون اومده ولی خیلی ایرانیه و موسیقی ایرانی رو دوست داره. خیلی هم با نوار مامانش حال میکنه و خوشش میاد !!!

آیا دخترت روی آهنگ هات تاثیر هم داره ؟ چون دختر شما نماینده نسل جدیده ... آیا طرز فکرش برای تو مهمه؟خیلی. من به حرفش گوش می کنم به خاطر اینکه من دوست دارم کاری رو که انجام میدم در اون همه رو در نظر داشته باشم. من به نظریاتش و حتی دوستانش هم گوش می کنم. البته اولین چیزی رو که من سعی می کنم در نظر بگیرم این هست که ببینم چه چیزی خود من رو خوشحال می کنه و اون کار اگر به دل من بشینه ، حتماً به دل دیگران هم خواهد نشست!

البته خدا رو شکر می کنم که یک آدمی مثل رامین زمانی رو دارم که سلیقه و انتخاب شعر ها ،(آوار) همه به پای اون بوده. البته همیشه از من نظر می پرسه اما با اون علمی که داره به من خیلی کمک کرد که بتونم این راه رو خیلی بهتر ببینم و تجربه کسب بکنمهنگامه جان تو شش هفت سال پیش یک ویدئو دادی به اسم " ایران ایرانم " ... بعد چی شد که انقدر تاخیر افتاد و دیگه کاری وارد بازار نکردی و یک دفعه یک آلبوم دادی بیرون ؟ چه اتفاقاتی توی این مدت افتاد اون هم در کانادا ...

درسته. من در Vancouver کانادا زندگی می کنم. حدود هفت هشت سال پیش ما یک گروهی داشتیم با کامران و فریدون. فریدون خودش یک آلبوم مستقل داد و الان هم در ایران یک آلبوم مستقل درست کرده که خیلی هم موفق بوده ، کامران هم خدا رو شکر با گروه Black Cats شروع کرد و الان هم خودش مستقلاً با برادرش هومن داره کار میکنه.

ما همگی با هم ، با رامین زمانی در این گروه کار می کردیم. گروه ما توی کلوپ رستوران های ایرانی و حتی عروسی ها خیلی موفق بود. بعد از این به خاطر اینکه تهیه یک آلبوم کار مشکلیه و مسلتزم هزینه و وقت زیادی هست ، این کار من یک مقدار طول کشید و خوشبختانه به یاری رامین زمانی من تونستم این آلبوم مستقل خودم رو بیرون بدمگروهتون توی کانادا اسمی داشت ؟
بله. گروه پرواز.

تو در کانادا با خانواده زندگی می کنی. ولی به خاطر آهنگ هات حتماً به لس آنجلس هم میری. درسته ؟درسته. به خاطر اینکه اونجا مرکز تمام کارهای هنری آهنگ ساز ها و شاعر هاست. من تقریباً دو سال گذشته به خاطر کار آلبومم بیشتر وقتم رو در لس آنجلس ، دور از دخترم و(آوار)و شوهرم بودم. به خاطر همین گفتم که اگر پشتیبانی شوهرم نبود به اینجا نمی رسیدم. به خاطر اینکه کار آلبوم زمان می برد و من باید در لس آنجلس می موندم.

هنگامه جدید در دوبی

برامون از خط مرز بین هنگامه پیش از آلبوم و بعد از آلبوم بگو ...

الان خیلی خوشحال هستم. مثل این میمونه که یک بچه ای متولد شده ولی شناسنامه نداشته باشه. وقتی شما یک آلبومی رو درست می کنید ، اون میشه شناسنامه بچه. دقیقاً این مسئله در مورد کار من صدق می کنه. این کار من سر و سامونی گرفته و من یک شخصیت خوانندگی با صدای خودم پیدا کردم.

یعنی مردم من رو الان به نام هنگامه می شناسند(آوار). من این کار رو برای دلم و با عشق انجام میدم و نه برای پول و شهرت. همیشه از خدا می خواهم که توی راه درست قدم بردارم و اگر کسی از من تعریفی یا انتقادی می کنه ، به خودم نگیرم و همونی که هستم باشم ، چون من فکر می کنم هر کسی اگر واقعی باشه مردم خیلی بهتر میتونن اون رو بپذیرن.

احساست درباره کنسرت دوبی چیه چون الان تقریباً ۲۴ ساعتی به شروع اون مونده ...؟فکر می کنم این موهبت بزرگی برای من هست. به خاطر اینکه من این آلبوم رو تازه به بازار دادم و جای خوشبختی داره که به این زودی این کنسرت رو اجرا می کنم.

مسلماً قبل از کنسرت به دخترت هم زنگ میزنی؟
صددرصد.

اسمش چیه ؟
سوگند.