پادگان

سلامتی سه کس غریب وسرباز و بی کس . تازه می فهمم تو این جمله میلیاردها نکته نهفته هست . بعد حدود۱۹ گذروندن دوران اموزشی به هر نحوی بود تونستم مرخصی بگیرم . و از زندان به اسم پادگان در بیام .  پادگان جایی که برای علف های خونت دلت تنگ می شه . پادگان جایی هست که در حد یک گوسفند هستی . پادگان جایی هست که باید حسرت دیدن یه لباس شخصی به دلت بمونه . و پادگان یعنی ... .