آوار

انرژی.موفقیت.قهوه

آوار

انرژی.موفقیت.قهوه

خوب دوست

دوسـتـان خـوب یـک سری ویژگی دارند که آنها را از دیگران متمایز می کند و سبب میگردد دوستــان بیشتری در کنارخود داشته باشند بنابراین با تـغیـیـر رفـتـار خــود به جرگه اینگونه افراد بپیوندید:

1- یـک دوسـت خـوب حرفهایی که بصورت محرمانه به وی زده شـده اسـت را نـزد خـود نـگـاه داشـتـه و رازدار شـمــامیباشد.

2- وقت شناس بوده و در قرار ملاقاتها و یا میهمانیها قابل اطمینان بوده و سر موقع حضور می یابد.

3- یک دوست خوب به موقعیت، موفقیت های شـــما حسادت نمی ورزد.

4- یک دوست خوب هنگامی که دچار بیماری و کسالت میـگردید با شما تماس گرفته و حالتان را جویا می شود و به عیادت شما می آید.

5- وی میداند که چه زمانی صحبت و چه زمانی سکوت نموده و تنها گوش دهد.

6- هنگامی که حالتان مساعد نبوده و یا دل و دماغ کاری را ندارید و پکر میباشید وی از رفتار شما دلخور نمیشود.

7- اگر شما به فضای بیشتری نیاز داشته باشید و یا می خـواهـید تنها باشید، آنها این رفتار شما را طردشدگی تلقی نکرده و از شما دلگیر نمیشوند.

8- یـک دوست خــــوب حیوان خانگی شما، مادر زن بدخلق شما و کـودکـان پـر جـنـب و جوش شما را به خاطر شما تحمل خواهد کرد.

9- وقتی نظر او را در مــورد مسئله ای جویا شوید با جان و دل و صادقانه نظرات و عقاید خودش را در اختیارتان قرار می دهـد و حتـی اگـر بـه نـصایـحش نـیز عـمل نکنید ناراحت نمیشود.

10- وی با شما میخندد،گریه میکند و کارهای ماجراجویانه انجام میدهد اما به دیگران چیزی در مورد آنها نمیگوید.

11- پیش از سر زدن به منزلتان، شما را مجبور نمیکند که خانه را تمیز و مرتب کنید.

12- وی اجازه نمی دهـد کسـی پشت سر شما و در غیاب شما در مورد شما بدگویی کند و به دفاع از شما خواهد پرداخت.

13- شما را به کارهای ماجراجویانه، رشد دهنده و پیشرفت در کار تشویق خواهد کرد.

14- هنگامیکه خودروی شما دچار نقص فنی گردد شما را به مقصدتان خواهد رساند.

15- روز تولدتان همیشه به یادش بـوده و اگر برنامـه خـاصـی بـرای آن روز تـــدارک ندیده باشید شما را به بیرون برده و یـا برایتان کیک سفارش میدهد

16- دوست خوب از شما انتظار ندارد که اتوماتیک وار با عقاید وی در خصوص مسایلی همچون سیاست،مسایل جنسی و مذهب موافق باشید و به عقاید شما حتی اگر برخلاف عقایدش باشد احترام میگزارد.

17- هیچگاه شما را نزد دیگران خرد و تحقیر نـکرده بلکه همواره به شما احترام میگذارد و در حضور دیگران از شما تعریف می کند.

اگر دوستی را سراغ ندارید که با شما اینگونه رفتار کند شاید یک دلیـل آن ایـن باشد که شما نیز با آنان چنین رفتاری تا بحال نداشته اید.

بابا پروکسی

بلاگ در بعضی از  شهر ها فیلتر شده .شاید به خاطر مطالبی بوده که قبلا در این جا  گذاشته میشد . اما با این که روش به روز رسانی من عوض شده و مطالب کاملا متفاوت و دگرگون شده  اما هنوز از شر فیلترینگ  رها  نشدم.  رهایی بار گرانیست به هر کس ندهیم.

فرشتگان چارلی

آیا می دانید کودکان معلول فرشتگان زمین اند؟ بله موجودی که روی زمین زندگی می کنه و از نسل ما انسانها ی گناهکاره ولی به پاکی فرشتگان آسمانی. یعنی نعمت شاید ناشناخته ای که خدا به بندگان منتخب خویش عطا کرده است.

 

اینها صحبتهای پدر یکی از کودکان معلول و هموطن ماست. تعبیری زیبا وشایسته این فرزندان. کودکانی که به مصلحت و حکمت خداوند با ناتوانی متولد شده اند . شما پدر و مادر ها لحظات شیرین فرزندتان را به خاطر دارید. آیا میتوانید احساس پدران و مادران این کودکان را درک کنید به خصوص وقتی تمام پزشکان به نوعی جوابتان کردند آیا تنهائی قابل تحمل است؟ ما انسانهای توانا برای کمک به این کودکان و والدینشان چه کرده ایم آیا قدمهائی هر چند کوچک برداشته ایم؟ البته افرادی دانا و دلسوز سالها زحمت کشیده اند تا اسم توانبخشی کودک معلول را به گوش این عزیزان و والدینشان برسانند... حالا دیگر این کودکان می دانند که کسانی هم هستند که به فکر آنان هستند و برای آنان کار می کنند و پدر و مادرشان تنها نیستند؛ این عزیزان چند سالی هست که مزه شیرین توانبخشی و نتایج مفید آن را چشیده اند حالا دیکر خوب میدانند که خیلی کارها می شود برایشان انجام داد حالا دیگه به هم خو کرده اند؛ به نظر شما ارزش این کار چقدره با پول قابل جبرانه؛ خوبه به یکی از این مراکز سری بزنید اونوقت می بینید که کارکنان آنجا عاشقند و به حداقل ، راضی.

 

شما می توانید چهره مادری که توان مالی لازم را ندارد هنگامی که مدیر مرکز به او می گوید دیگر نمی تواند هم شهریه نگیرد و هم پول سرویس کودکش را پرداخت کند تصور کنید ؟ یعنی کودک کم توان او که هر روز صبح با شوق و علاقه سوار سرویس می شد و تازه شروع کرده بود تا یکی دو قدم راه بره دیگر نباید به مرکز بیاد ...و گوشه خانه باید با خاطراتش تنها بماند؛ به نظر شما گفتن این حرف برای کسی که برای کوچکترین موفقیتهای کودک ساعتها زحمت کشیده آسان است ؟

 

در گوشه ای از شهر ما جایی است

جایی پر از تنهایی و غصه

اینها که می گویم حکایت نیست

نه نیست این افسانه و قصه

یک عده بچه، دسته های گل

جمعی که می شد مثل ما باشند

در کوچه های شهر ما خوشحال

در جمع شاد بچه ها باشند

معلول های شهر ما آنجا

چشم انتظار دیگران هستند

ای کاش می شد درک می کردیم

آن بچه ها هم مهربان هستند

ای کاش می شد درک می کردیم

باید کمک هایی به آنها کرد

آن خانه را با بخشش و با مهر

همچون بهشتی پاک و زیبا کرد

با هر کمک یک خنده می روید

روی لب آنها که در آنجا

هر روز خود را منتظر هستند

در انتظار جمع آدم ها

تا پر شود تنهایی آنها

با رفتن ما از نشاط و شور

تا غصه پر گیرد از آن دلها

باشد از آنها غصه دورِ دور

شکر سلامت بودن خود را

با هدیه ای تقدیم آنها کن

برخیز روز تازه خود را

با بخشش خود خوب و زیبا کن

شادی به هر قیمتی

 

از زمان کودکی، چه آگاهانه و چه ناخودآگاه، همه
تـلاشمان بر این بوده که شاد باشیم. در آن زمان
ایـن شـادی و رضـایـــت از زنــدگــی را در خــوردن
شیرینی و شکلات، یا بازی کـردن با اسباب بازی
مورد علاقه مان می دیدیم. حالا که بزرگ شدیم،
چیزهای دیگری پیدا کرده ایم که بـه مـا احسـاس
شـادی و مسـرت مـی دهد: مثل یک وعده غذای
عالی، مسافرت های خـارجـی، بـــالا رفتن درآمد
ماهیانه، شرکت در پروژه های مهیج و ....

اما اسباب بازی، مسافرت، ترفیع شغلی و پروژه های کاری فقط وسیله هایی هستند که ما را به آن احساس خوب می رسانند؛ مثل انگشتی که به سمت ماه اشاره میکند. اما، اگر بیش از حد روی انگشت تمرکز کنیم، توجهمان فقط روی رساندن انگشت به ماه خواهد بود و از مشاهده مناظر بهشتی زیبا بی نصیب خواهیم ماند.

برای روشن تر شدن مطلب، حکایتی برایتان تعریف می کنم: دو برادر تصمیم می گیرند که به زمین بیایند. وقتی از آنها سوال می شود چرا اینکار را می کنید؟ آنها پاسخ میدهند که برای دریافت آن احساس خوبی که تعریف آنرا بسیار شنیده بودند، آنجا آمدند.

وقتی روی زمین می آیند، برادر بزرگتر کشف می کند که با پول می تواند برای خود چیزهایی بخرد که آن احساس خوشی و لذت را به او می دهد. ازاینرو با این تصور که هر چه پول بیشتری داشته باشد، احساس بهتری نیز پیدا خواهد کرد، تصمیم می گیرد تا پول و پله ای به هم بزند. البته کسب پول هیچ مشکلی ندارد، اما برای او پول همان انگشتی می شود که به سمت ماه اشاره می کند. او ماه و مناظر زیبای بهشتی را فراموش کرده است. فکر و خیال های او آنقدر زیاد و شدید می شود که با تصور از دست رفتن پولهایش، احساس اضطراب، پرخاش، و بدگمانی به او دست می دهد.

مناظر زیبای بهشتی با آن انگشت کوچک که باعث ناراحتی و احساس بد او شده بود، جایگزین شده بود. او انگشت را با ماه اشتباه گرفته بود.

در این اثناء، برای کوچکتر با خوابیدن روی ساحل دریا در صبح و شرکت در میهمانی و خوشگذرانی در شب اوقاتش را می گذراند. او دریا، رابطه جنسی و خورشید را کشف کرد و زندگی خود را بسیار راحت گرفته بود. حتی درمواقع گرسنگی هم به ماهیگیری می رفت.

این دو مرد در ابتدا می خواستند که به احساس خوشی و لذت دست یابند اما راه یکسانی را برای رسیدن به هدفشان انتخاب نکردند.

اولی که تصور می کرد پول راه رسیدن او به خوشی و لذت است، نتوانست روی زمین به هدف خود نائل شود چون برای رسیدن به هدفش فقط به یک وسیله متکی شده بود.

اما برادر کوچکتر که پول بسیار کمتری داشت، بیشتر از برادر ثروتمند خود لذت و خوشی را احساس می کرد. او هیچ نگرانی نداشت و بسیار سبکبال و بی خیال بود. قدر چیزهایی که داشت را می دانست و زمین برایش مثل بهشت بود.

از این داستان چه نتیجه ای می توان گرفت؟

البته، همه ما به طور طبیعی دوست داریم همیشه لذت و شادی را تجربه کنیم. اما امیال ما معمولاً با برخی افکار منفی برخورد می کند که آن را دسته چهار نفره مینامیم: تو می خواهی/ تو نمی توانی/ چه اتفاقی خواهد افتاد؟/ شکست میخوری.

هر زمان که احساسات منفی مثل سنگینی، اضطراب، عصبانیت، خستگی، بی حوصلگی و دلسردی بر شما غلبه کند، نشانه این است که این گروه چهارنفره مشغول ضربه زدن به شماست. اما چطور می توانید این دردها را کاهش دهید؟

با کم کردن تمایلات که قادر به انجام فوری آنها نباشید: مثلاً اینکه بخواهید کسی فوراً به شما زنگ بزند، آرزوی اینکه به میهمانی هفته آینده دعوت شوید، امید به اینکه ارباب رجوعتان قرارداد را با شما امضا کند، مهربان شدن رئیستان و ...

شما باید فقط روی آنچه که دارید تمرکز کنید و به این فکر کنید که با چیزهایی که دارید چه کار میتوانید بکنید. اگر میخواهید همین الان به کسی تلفن کنید، به این شرط که تلفن در دسترستان باشد، پس می توانید. می خواهید قهوه بخورید، دوش بگیرید، اتوموبیلتان را برانید و ...—اگر این چیزها در دسترستان باشد، می توانید انجامشان دهید. هر بار احساس بهتری پیدا خواهید کرد چون روی چیزهایی که دارید تمرکز میکنید—نه چیزهایی که دوست دارید داشته باشید. به این ترتیب، هیچوفت آن گروه چهارنفره به شما حمله نخواهد کرد.

اما ممکن است سوال کنید: آیا این به آن معناست که باید همه علایق و آرزوهایتان را کنار بگذارید؟ به هیچ وجه. فقط باید آرزوهایتان را به استراتژی تبدیل کنید. اگر مثلاً میخواهید سود معاملات خود را دوبرابر کنید، باید به راه های فکر کنید که به این هدفتان برسید. آنگاه باید با برنامه وارد عمل شوید.

با متمرکز شدن روی آنچه که دارید و کارهایی که می توانید انجام دهید، می توانید همیشه احساس خوشی و رضایت داشته باشید و موقعیت هایتان را به خوبی کنترل کنید. شما چشم دارید، پا دارید، زبان دارید، دوست، خانواده، گواهینامه رانندگی و .... دارید. این لیست مطمئناً خیلی طول و دراز خواهد شد.

باید ببینید با این چیزهایی که دارید چه کار می توانید انجام دهید. پا دارید، پس می توانید راه بروید. خیلی ها نمی توانند. چشم دارید پس می توانید ببینید، بخوانید، تحسین کنید و از مناظر اطرافتان لذت ببرید. هر وسیله ای که انتخاب کنید، چه فقیر باشید و چه غنی، تازمانیکه بتوانید هر روز احساس خوشی و مسرت را تجربه کنید، موفق بوده اید.

تجربه این احساس خوب به واکنش شما به مردم و موقعیت های مختلف نیز بستگی دارد. هوا چه آفتابی باشد و چه بارانی، مردم اطرافتان چه مهربان باشند و چه بدخو و بدجنس، آنچه مهم است طریقه واکنش ما به این مسائل است. اگر همه روز لبخند را روی لبانمان حفظ کنیم، نمره ما از 10، 7، 8، یا 9 خواهد بود و در مسیر رسیدن به خواسته هایمان قرار خواهیم گرفت. این یعنی امروز، فردا و تا پایان عمرمان شاد و مسرور خواهیم بود.

 

 

پرواز

با دستانی پر و دلی پر امید بر گشتم  .  بالاخره موفق می شم .  دلیل نبودنم در این چند روز .تلاش برای پرواز . پیوستن به رویاهام همه چیز هایی که براش زحمت کشیدم . و  شده هدفم . برای همه آرزوی موفقیت می کنم . امیدوارم به افسانه های شخصی تون برسید