آوار

انرژی.موفقیت.قهوه

آوار

انرژی.موفقیت.قهوه

ترمز

دلیل .بروز نشدن این وبلاگ . نبودم بنده و گذراندن دوران کسالت بار سربازی می باشد . اگر دوست دارید برای من آرزوی موفقیت بکنید و مطمئن باشید همینطور هم می شود.

جوجو های خوب به خوب بودنتان ادامه دهید تا  من برگردم.

خدا نگهدار همه 

باریکلا

فقط ۳ روز دیگه تا تغییر و پرواز شاید اون روز بهترین روز زندگی شما باشه شاید تو اون قراره از یه جایی خبری خوبی بهتون برسه یا تو اون روز برای خرید با نامزدتون قرار داشته باشید .اما من اون روز رو هیچ وقت فراموش نمی کنم . الان هم دارم بهش فکر می کنم . نمی دونم شادی داره یا غم . درسته می گن چشم به هم بزنی می یاد و میره  اما باید میلیون ها بار این کار (چشم به هم زدن) رو انجام داد تا بیاد و بره . امیدوارم  اون روز بهترین و زیبا ترین روز زندگی همه شما دوست های خوبم باشه   . در کنار خانوادهاتون و نامزدهای و عشق های زیبا ی خودتون از زندگی لذت ببرین و دنبال زیبایی ها و خوبی ها باشید تا اون ها شما رو پیدا کنن . احتمالا تو روز طبق معمول خورشید طلوع می کنه و یه روز خوشگل رو استارت می زنه واما مهم این که یه سرباز به سربازان این خاک اضافه می شه . هدف های دوست داشتنی من  من دارم می یام

زیرا

لذت زندگی رو در چه می بینید. ؟؟؟

چرا دختر خانوم ها مثل ما آقایون پسر به خدمت پر شور و نشاط سربازی دعوت اجباری نمی شن .

چرا وقتی آسمون ابری می شه منتظر بارون می مونیم

چرا وقتی کسی بفهمه یکی عاشقه خودشو خیلی لوس می کنه

چرا واسه دیدن یه کنسرت رویا یی باید از مملکت خارج شد

چرا وقتی به هم می رسیم به جای خودمون از دیگران یاد می کنیم

چرا برای رسیدن به نان بربری باید در صف منتظر بمونیم

چرا وقتی یه خانوم تو  تاکسی کنار یه آقا می شینه هر لحظه باید منتظر یه اتفاق غیر منتظره باشه

چرا وقتی تابلو ورود ممنوع رو می بینیم  دقیقا بر عکس عمل می کنیم

چرا  به روحانی ها فحش می دیم اما برای یه استخاره و  مشکل گشایی به اونها پناه می بریم

چرا وقتی مغازه ایی نوشته قیمت مقطوع باز به دنبال تخفیف هستیم

چرا بعد از دیدن ۱۰۰ قسمت یانگوم باز هم طلبه دیدن همان ۱۰۰ قسمت اما تکراری هستیم

چرا هر کی خوش قیافه هست احساس خوش صدایی هم می کنه

چرا بین این همه پرفسور و دکتر و مهندس رئیس جمهور ما این آقا شده

چرا هر کی عینک داره همه فکر می کنن خیلی درس خون تشریف داره

چرا هر حرفی از دهن بعضی ها در بیا د حرف حق و بی اشکالی هست

چرا همش فکر می کنیم مردم عراق و افغانستان بیچاره هستن

چرا هر وقت هواپیما از بالا سر  ما رد می شه همه سر هاشونو بالا می برن تا ببیننش

چرا من از رنگ صورتی خوشم می یاد و قتی هم با مشکی کنار هم باشن خیلی خوشم میاد

 

با تو هرگز

هیچ وقت تسلیم  فراز و نشیب های زندگی نمی شویم

سرویس طلا

سیداحمد علم‌الهدی در خطبه‌های دیروز نماز جمعه مشهد موضع ارزشی بسیج در جامعه امروز را در حوزه امر به معروف و نهی از منکر اعلام کرد و افزود: برادران بسیجی بدانید که اگر امروز روسری خواهر شما در این انقلاب و نظام چهار انگشت عقب رفته و تار مویی از سر او مشاهده شود، باید به تعداد تارهای موی او که نامحرمان دیده‌اند، کشته بدهیم تا دوباره آن روسری به جلو کشیده شود

او خطاب به بسیجیان در مورد مساله ورزش بانوان هشدار داد و گفت: مگر شما بسیجیان زنده نیستید که ناموس این مملکت را در مقابل خارجی‌ها به نمایش می‌گذارند و هیچ کس کاری نمی‌کند؟ اگر مسوولان هم در مقابل این موضوع اعتنایی نکردند، شما بسیجیان باید کاری انجام دهید.

وی با اشاره به صحبت‌های اخیر خود در خطبه‌های نماز جمعه، مبنی بر حرام بودن نشان دادن تصاویر ورزشی بانوان در تلویزیون، گفت: این موضوعی بود که من مطرح کردم، اما متاسفانه چند روز پس از این صحبت‌ها، مجددا با نشان دادن مسابقات ورزشی بانوان در تلویزیون عده‌ای دهن کجی به بنده داشتند.

علم‌الهدی تاکید کرد: عده‌ای که خواستند با دهن‌کجی به من کار خود را پیش ببرند، بدانند این کار از دیدگاه اسلامی حرام است و دهن‌کجی آن‌ها به من نبود، بلکه به دین خدا و بقیه‌الله(عج) بود. آنها مطمئن باشند که این افراد قبل از مرگ و عذاب آخرت، به ذلت و خواری دنیوی مبتلا خواهند شد.

چند نکته در مورد

دیوید کاپرفیلد در تاریخ 16 سپتامبر 1956 در شهر متاچن واقع در نیوجرسی در آمریکا از پدر و مادر یهودی ‏اهل روسیه متولد گردید.‏

او در کودکی از پدر بزرگش شعبده بازی با کارت را آموخت و در سن 12 سالگی رسمآ بعنوان جوانترین شعبده ‏باز در تاریخ آمریکا شروع بکار نموده و در 16 سالگی هم آموزش شعبده بازی را در دانشگاه نیویورک تدریس ‏می نمود.‏
دیوید کاپرفیلد شعبده بازیهای قدیمی را به سبک مدرن و جدید و جالبی عرضه کرد و دنیا به این نمایشها با دید ‏بهتر و ‏هیجان انگیزتری برخورد کردند. او انقلابی بزرگی در دنیای شو و نمایش بوجود آورد.‏

از مهمترین و چشمگیرترین برنامه های او، غیب کردن مجسمه آزادی و عبور از میان دیوار چین و پرواز در ‏هوا بوده و همچنین تعدادی از تماشاچیان را در جایشان غیب نموده و در جائی دیگر که آنها تصورش را نمیکردند ‏ظاهر نموده است.
ولی وی شخصآ روشی بنام کار درمانی را که در بیش از 1100 بیمارستان در بیش از ‏‏30 کشور در مورد معلولین انجام داده است و توانسته اعتماد به نفس آنها بالا ببرد، بیشتر احساس رضایت دارد.


دیوید کاپرفیلد جوائز بیشماری دریافت نموده است و همچنین لقب شوالیه از دولت فرانسه و دکترای افتخاری از ‏دانشگاه فوردهام.‏

همچنین در موزه مادام توسو در لندن که مجسمه مومی اشخاص مشهور را قرار میدهند، مجسمه مومی وی هم ‏اضافه گردیده است و در 4 کشور هم تصویرش را بعنوان یادبود بر روی تمبر چاپ کرده اند.‏
در آمد او فقط در سال 2003 بالغ بر 57 میلیون دلار بوده و از نظر درآمد در دنیا نفر دهم میباشد.‏
او در بیش از 40 کشور و با تعداد بیش از 3 بیلیون تماشاچی برنامه داشته است.‏
او در سال حدود 550 برنامه دارد، که همه بلیطهایش از قبل پیش فروش شده است.

دوربین ۲۱ مگا پیکسل

باید آینده نگر بود . البته اگر (خود و هدف خود) را دوست دارید

سرتان را در فاضلاب فرو ببرید

به همه کس حسادت کن و غصه ی همه‌چیز را بخور. به عنوان مثال، باغچه ی همسایه بهتر از مال توست؟ این احتمال را فراموش کن که آن‌ها بیشتر کار کردند و به آن رسیدند و آبیاری‌اش کردند و کود دادند. اصلا نباید منطق در مرام تو باشد. صرفاً این حقیقت که باغچه ی همسایه عالی و زمردین است، به حد کافی‌ جای غصه خوردن دارد. باز هم غصه بخور که همسایه‌ات اتومبیل آخرین مدل دارد ولی مال تو قدیمی است. اصلا به این مورد توجه نکن که او سال‌های بیشتری کار کرده و زحمت‌ کشیده و تازه، به دانشگاه هم رفته و مدرک گرفته و به همین دلیل شغلش بهتر از شغل توست. همین که او اتومبیلی بهتر از اتومبیل تو دارد، جای حسادت دارد.

در واقع هر چیز خوبی را در زندگی‌ات فراموش کن. فکر و ذکرت فقط معطوف به چیزهایی باشد که دیگران دارند و تو نداری.

راستی، بچه ی آن خانم وارد دانشگاه‌ شده چون مادرش ساعاتی طولانی صرف درس او کرده در حالی که تو آن موقع خر و پفت هوا بوده ! آن بچه حالا به دانشگاه می‌رود در حالی که بچه ی تو تازه دارد با فلاکت دبیرستان را تمام می‌کند! دلایل زیادی برای حسادت وجود دارد، مخصوصا حالا که خودمان می‌دانیم کسی که مثل تو نباشد، به طور کلی بازنده است.

 

شغل شوهر آن زن پول سازتر از شغل شوهر توست. فکر کن وقتی می‌خواهی از جایی شروع کنی، تقریبا همیشه چیزی برای حسادت کردن وجود دارد و اصلا هیچ چیز نیست که بتواند تو را خوشحال کند. فقط سرت را در لاک خودت فرو کن و غصه بخور و اصلا هم از این کار دست برندار. آن قدر حسادت کن تا خسته شوی

وجود شتر

فقط یک شتر در قطب شمال می تونه من رو از هدفم دور کنه .

سارق رویا هاتون رو با تیر بزنید

دوستی به نام "مونتی رابرتز" دارم، که صاحب یک مرتع پرورش اسب در سان سیدرو است. بار آخری که آنجا بودم پس از معرفی کردن من به مهمانان گفت: "بگذارید بهتان بگویم چرا به جک اجازه میدهم از خانه ام استفاده کند. داستانش به مرد جوانی بر میگردد. او پسریک مربی اسب بود که از اصطبلی به اصطبل دیگر و از مزرعه ای به مزرعه دیگر میرفت و اسب پرورش میداد. به همین خاطر تحصیلات دبیرستانی پسر مدام با وقفه مواجه میشد. یک روز در مدرسه از پسر خواستند در مورد اینکه دوست دارد در آینده چه کاره شود بنویسد. آن شب او اهداف زندگی اش و این که میخواهد صاحب یک مرتع پرورش اسب شود را در هفت صفحه شرح داد. او رویاهایش را با جزییات بسیار دقیقی توضیح داد و حتی نقشه ای از یک مرتع 50 هکتاری کشید و جای تمام ساختمانها ، اصطبلها و زمین های تمرین را روی آن مشخص کرد. سپس نقشه دقیقی از یک خانه 1000 متری کشید که در همان مرتع واقع میشد. او با جان ودل روی این پروژه کار کرد وروز بعد آن را به معلمش تحویل داد. دو روز بعد وقتی برگه هایش را تحویل گرفت روی صفحه اول نوشته شده بود: "بسیار بد. بعد از کلاس بیا با هم صحبت کنیم."

پسر رویایی داستان ما پس از کلاس سراغ معلم رفت و از او پرسید: " برای چه روی برگه ام نوشته بودید بسیار بد؟" معلم گفت: "چون رویایی دست نیافتنی از پسرکی جوان بود. تو پولی نداری. از خانواده ای سرگردان و بی‌خانمان هستی و هیچ پشت و پناهی هم نداری. تملک مرتع پرورش اسب پول زیادی می خواهد. باید پول زیادی بابت خرید زمین پرداخت کنی و برای خرید اسب های اصیل که بتوانی از زاد و ولد آنها اسب پرورش بدهی هم به پول نیاز داری ضمن اینکه برای بنای اصطبل و ساختمان ها هم مبالغ هنگفتی باید پول هزینه کنی همانطور که میبینی هرگز نخواهی توانست چنین کاری بکنی." و بعد اضافه کرد: "فرصت دیگری به تو میدهم اگر در مورد هدف دستیافتنی تری بنویسی نمره ات را تغییر میدهم."

پسر به خانه برگشت و در مورد صحبت های معلمش فکر کرد. در نهایت سراغ پدرش رفت و از او پرسید بهتر است چه کار کند؟ پدرش گفت: "ببین، پسرم تو باید خودت در این مورد تصمیم بگیری هر چند که فکر میکنم این تصمیم گیری برای آینده ات بسیار مهم باش."

سرانجام پس از یک هفته فکر کردن پسر همان اوراق را به معلم باز گرداند و هیچ تغییری در آنها ایجاد نکرد فقط روی یک برگه نوشت: "شما میتوانید نمره بدی برایم منظور کنیدولی من ترجیح میدهم رویایم را حفظ کنم." و آن را به همراه ورقه ها به معلمش تحویل داد.

سپس مونتی، رو به حضار کرد و گفت: "این داستان را برایتان تعریف کردم چون شما هم اکنون در خانه 1000 متری من وسط یک مرتع 50 هکتاری قرار دارید. من هنوز اوراق مدرسه ام را حفظ کرده ام میتوانید قاب شده آنها را روی شومینه ببینید." سپس ادامه داد:"" بهترین قسمت داستان تابستان سال پیش اتفاق افتاد که همان معلم 30 دانش آموز را برای یک اردوی یک هفته ای به مرتعم آورد. وقتی داشتند می رفتند رو به من کرد و کفت:" راستش مونتی، الان میفهمم زمانی که معلمتان بودم بعضی وقتها رویاهای شاگردانم را میدزدیدم. طی آن سالها رویاهای بسیاری از بچه ها دزدیدم ولی خوشبختانه تو آنقدر سرسخت بودی که تسلیم نشوی."

اجازه ندهید کسی رویاهایتان را بدزدد، دنبال رویاهایتان باشید مهم نیست چه پیش می آید.

بهشت زمینی

مشاورعالی رییس‌جمهور گفت:‌ امروز برکت حضور مردم ما، تمام قدرت‌های جهان را مقهور خود ساخته و دنیا امروز به کشوری مانند ایران افتخار می‌کند.! به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) مجتبی ثمره هاشمی روز چهارشنبه دردیدار جمعی از مردم شهرستان نیر در مسجد جامع این شهر افزود:‌ ملت ما به پاس ایستادگی جایگاهی را پیدا کرده است که تمام دنیا زانوی احترام و تکریم را به زمین زده‌اند و بعد از 27 سال تحریم و تهدید خود به اشتباهات خود اعتراف می‌کنند! وی با بیان این‌که " سخنان رییس‌جمهور در عرصه‌های بین‌المللی و حضورقدرتمندانه وی سند افتخار ملت است" گفت: ‌ما با داشتن رییس‌جمهوری مثل احمدی‌نژاد و به خود می‌بالیم؛ چراکه تمام دنیا به همت و اراده‌ او اعتقاد یافته است! مشاور رییس‌جمهور، آمریکا را بزرگترین دشمن کنونی ایران دانست و تاکید کرد:‌ دلی که با قدرت و ایمان تجهیز شده است، هرگز در برابر تهدیدات زبون دشمن به لرزه در نمی‌آید و جوانان ما امروز نهضتی را شکل داده‌اند که همه جهان در برابر آن به خاری و ذلت افتاده‌اند! وی در بخش دیگری از سخنان خود سفرهایی استانی رییس‌جمهور را باعث رافت و مهربانی مردم و مسوولین دانست و خاطرنشان کرد:‌ کشور امروز در ریل قطار حرکت پیشرفت افتاده است، هیچ فرد و قدرتی توان ایستا نگهداشتن آن را ندارد.!