بهترین در هر زمینه باشیم . به دنبال سادگی باشیم و از پیچیده کردن امور جدا پرهیز کنیم تا خود در امور مانند رشته در هم نپیچیم . و این جمله رو بارها تکرار کنیم نبوغ در سادگی می باشد
سریعترین ماشین دنیا به گفته بعضی آمار ها بوگاتی ویرون
برای یک ارتباط خوب و یایک ازدواج عالی ازاین چند دسته خانومها دوری کنید.لطفا لطفا لطفا.!!! وگرنه بیگ بنگ
تمام ناخوشی های زندگی از مردها نشئت می گیرد و تنها کاری که که یک مرد می تواند انجام دهد این است که آلت تناسلی خود را قطع کرده و یک جفت تخمدان به خود پیوند بزند. آنها تصور می کنند که وجود خانم ها، فرشته وار است و می توانند تمام دنیا را عوض کنند، البته فقط در صورتیکه معضل "مردسالاری" از جلوی پای آنها برداشته شود. رفتار این مدل خانم ها با آقایون اصلا مناسب و قابل قبول نمی باشد. شما می توانید آنها را به راحتی از شعار معروفشان تشخیص بدهید، چرا که همیشه زیر لب زمزمه می کنند : "تمام مردها با آلت خود فکر می کنند." بهتر است در هر شرایطی از آنها دوری کنید.
2- خانم های پولکی
خیلی ساده و راحت: او تنها به خاطر پول با شما رابطه برقرار می کند. او خیلی زود با شما صمیمی می شود. آنها از آقایون انتظار دارند که تمام هزینه های زندگی آنها را برآورده سازند، تنها به این دلیل که آنها از نظر زیست شناختی مونث هستند. آنها تصور می کنند که یک مرد باید هزینه نوشیدنی، شام، مسافرت، گل، جواهر و .. را بپردازند بدون اینکه هیچ گونه وظیفه جبران و یا تلافی بر گردنشان بیفتد. او هیچ چیز نیست جز یک انسان مادی. فکر می کنند که زنانگی شان از طلا درست شده است و میلیون ها دلار می ارزد. او یک طماع دغل باز است. او فقط به فکر بر آورده کردن نیازهای خودش است و برای دیگران هیچ اهمیتی قائل نیست. و بهتر است که حواس خود را جمع کنید، چراکه عده بسیاری از دخترهای جوان جزء این گروه قرار دارند.
3- خانم های رمانتیک
این نوع خانم ها زندگی خود را بر طبق فیلم های عاشقانه و کتاب های رمان سپری می کنند. او هر شب به تنهایی به خانه می آید و مجله های مربوط به عروسی را ورق می زند و در عین حال در انتظار شاهزاده ای است که با اسب سفیدش از میان آسمان به زمین فرود آید و او را سوار بر اسب سفیدش کرده ، به جایی ببرد که هیچ مشکلی وجود نداشته باشد، تا بتوانند به خوبی زندگی کنند. آنها دخترهایی هستند که توسط پدر و مادرها و خانواده هایشان نازپرورده بار آمده اند و چیزی از واقعیات زندگی، نظیر پرداخت صورتحساب ها و تمیز کردن دستشویی ها نمی دانند. او انتظار دارد کسی تمام مدت از او مراقبت و نگهداری کند، شب ها ملافه را بر رویش بکشد و تمام شب بر بالینش بیدار بماند تا مبادا او خواب بدی ببیند و بترسد. فرار کنید!
4- خانم های بدگمان
این خانم تمام خصوصیات منفی افراد رمانتیک را با خود به همراه دارد. او همیشه جزء "زخم خوردگان" اجتماع است. کسی که در روابط گذشته خود شکست خورده و به طور ناخودآگاه از برقراری ارتباط مجدد واهمه دارد. ارتباط شما با این افراد به جایی راه نمی برد، چرا که آنها در ابتدا علاقه فراوانی از خود نسبت به شما نشان می دهند، اما پس از چندی اثری از آن باقی نخواهد ماند. و این چرخه همچنان ادامه پیدا می کند. شما همیشه در رابطه خود با او سردر گم هستید. با شما قرار ملاقات می گذارد و معاشقه راه می اندازد، اما رابطه شما فراتر از یک دوستی ساده نمی رود. تنها چیزی که تحویل شما می دهد یک مشت معذرت خواهی بیهوده است. هیچ وقت به اندازه کافی برای شما زمان ندارد؛ شما هم که به اندازه کافی غم و غصه برای خودتان دارید، پس بهتر است با چنین زنی ارتباط برقرار نکنید.
5- خانم های عصبانی
مثل خانم های فمینیست خانم ها عصبانی نیز دل خوشی از مردها ندارند. آنها به مردها اهانت می کنند، و می توانند بدی ها و خطاهای تمام مردانی را که از ابتدای زندگی با آنها ملاقات کرده اند را به سادگی به خاطر بیاورند. برای خانم عصبانی چیزی به عنوان "مرد خوب" وجود ندارد و تمام مردها "احمق" و "عوضی" و "کثیف" هستند. خون آنها از دست مردها به جوش می آید و در هر لحظه می توانند مانند یک کوه آتشفشان منفجر شوند. برقرای ارتباط با این نوع خانم ها مساوی است با ورود به تراژدی و داد و فریاد ، پس بهتر است عقب بایستید.
6- خانم های نامطمئن
در نگاه اول چنین خانم هایی خیلی خوب جلوه می کنند؛ با شما به مهربانی رفتار می کنند و خوش مشرب هستند. اماچیزی نمی گذرد که ترس های درونی اش پدیدار می شوند. روزی 10 مرتبه به شما تلفن میزند تا بپرسد "رابطه در چه حالی است؟" یا اینکه "تنها می خواهد صدای شما را بشنود." او می خواهد مطمئن شود که به اندازه کافی جذاب است؛ دائما نگران آرایش صورت و موها و همینطور لباس هایش می باشد. او محتاج و نیازمند است و همواره با این ترس زندگی می کند که مبادا آقا او را به خاطر "خانم بهتری" ترک کند. این دسته از افراد خیلی زود خود را آویزان شما می کنند.
7- خانم های هرزه
اخلاق این خانم ها واقعا عجیب و غریب است. آنها افراد نا مطبوعی هستند که به دیگران با چشم حقارت نگاه می کنند و فقط به خودشان اهمیت می دهند و اصلا مهم نیست که قلب دیگران را بشکنند و آنها را آزرده خاطر سازند. بیشتر خانم های هرزه به فکر پول و مال و منال نیز هستند درست مثل خانم های پولکی. آنها معمولا خوش قیافه و خوش لباس هستند و به راحتی با اخمی که در چهره دارند قابل شناسایی می باشند.
8- خانم های منم منم
مثل خانم هرزه، خانم منم منم نیز فقط برای خودش ارزش قائل است. او می خواهد که همیشه مرکز توجه قرار گیرد و هر کاری که می خواهد انجام دهد و هر کجا که می خواهد برود. او خود خواه و خود محور است. شیفته خودش می باشد و به عنوان "دختر کوچولوی بابایی" بزرگ شده، و انتظار همان توجهات را از شما دارد. هر چند این امکان وجود دارد که شما از مصاحبت دخترهای لوس و مامانی لذت ببرید، اما باید تا آنجا که می توانید خود را از آنها دور نگاه دارید.
9- خانم های نا امید
شرایط هر طوری که می خواهد باشد این خانم فقط به ازدواج فکر می کند – آن هم همین حالا – برای او مهم نیست که شخص مورد نظر چه کسی است و شغل او چیست. تا زمانی که مردانگی داشته باشد، می تواند او را راضی نگه دارد. مراقب این یکی هم باشید!
10- خانم های دمدمی
او در ابتدا از خیلی چیزها چشم پوشی می کند که همین امر باعث جذب شدن مردها به سمتشان می باشد. او به شما چیزی را تحویل می دهد که دقیقا توقع شنیدش را دارید؛ اما زمانیکه رابطه عمیق تر شده (یا به ازدواج کشیده می شود) شما تازه با چهره حقیقی او آشنا می شوید. بانوی عزیز شما یک شبه، تبدیل به یک آدم حریص، طماع، پولکی، و حیوان صفت می شود که اگر به خواست هایش نرسد شما را عذاب خواهد کرد.
11- خانم آزار دهنده
معمولا این مدل خانم ها از یک کیلومتری قابل تشخیص هستند. آنها با شما معاشقه می کنند و جاذبه های جنسی شان را به نمایش می گذارند. گاهی اوقات به دنبال مردهای پر سن و سال تر هستند. آنها اغلب مردها را از نظر جنسی تحریک می کنند و بعد راه خود را می گیرند و می روند. آنها مردها را مانند زنبورهایی که به سمت عسل کشیده می شوند به سوی خود جلب می کنند. هر طوری که با شما رفتار کنند، هیچ گاه نباید به آنها اعتماد کنید زیرا اگر مرد بهتری را پیدا کنند به سادگی آب خوردن از شما دل کنده و به سمت او می روند.
12- خانم قدرت طلب
آنها انسان های پستی هستند که می خواهند قدرت کنترل تمام امور زندگی شما را به دست گیرند. آنها به شما می گویند چه لباسی بپوشید، کجا بروید، با چه کسی صحبت کنید، با چه کسانی می توانید دوست باشید، چه چیزی می توانید بخورید... و خلاصه همه چیز. و اگر بخواهید در مقابل عقاید آنها از خود مقاومت نشان دهید، اخم هایشان در هم فرو می رود، شما را از سکس محروم می کنند، گریه و زاری راه می اندازند و از هر سلاح و تاکتیک دیگری که بلد هستند کمک می گیرند، تا شما را از پای در آورند و چاره دیگری جز سر فرود آوردن در مقابل خواست هایشان را برایتان باقی نخواهند گذاشت
مدعی باشید
اگر از موضع قدرت وارد هر مسئله ای شوید، آنوقت می توانید خودتان را از سایر افراد جدا کنید. برای این کار می توانید تقاضای انجام مسئولیت های بیشتری را کنید. به جای اینکه بنشینید و در آرزوی چیزهایی که می خواهید باشید، به دنبال اهداف خود بروید و آنها را بدست آورید. مکرراً به کارفرمای خود بگویید که چه اهداف و آرزوهایی را در سر می پرورانید و سعی دارید به کجاها برسید. نباید فراموش کند؛ شاید در ظاهر برایش اهمیت نداشته باشد، اما زمانیکه یک موقعیت شغلی جدید و مناسب ایجاد میشود، مطمئن باشید اولین نفری که برای پر کردن این موقعیت به ذهنش می رسد همان فرد جاه طلب و بلند پرواز است.
نحوه صحیح صحبت کردن را یاد بگیرید
مردم بیشتر اطراف کسانی جمع می شوند که بهتر حرف می زنند و داستان های جالب تری تعریف می کنند. به اطرافتان نگاه بیندازید، می بینید که تمام افرد ساکت همیشه به دنبال کسی راه می افتند که خوب صحبت می کنند. افرادیکه مورد احترام دیگران هستند به راحتی گفتگو می کنند، همین امر باعث می شود که دیگران برای آنها احترام قائل باشند. باید با این کار نظر دیگران را جلب کنید و نظراتتان را به آنها بفروشید؛ اگر بتوانید برای عقاید خود خریدار پیدا کنید، بدون شک برای ایده های شغلی خود نیز می توانید مشتری پیدا کنید.
شیک پوش باشید
لباستان را مناسب با کاری که دارید انتخاب نکنید، بلکه متناسب با کاری که می خواهید داشته باشید، لباس بپوشید. مثل مقامات بالاتر از خودتان لباس بپوشید و مانند آنها رفتار نمایید. شخصی که کت شلوار می پوشد خیلی قابل اعتماد تر از کسی است که یک تی شرت کثیف بر تن دارد. لباس به تنهایی نمی تواند شما را به موفقیت برساند، اما می تواند مقدمات رسیدن به موفقیت را فراهم آورد.
توانایی لبخند زدن را افزایش دهید
برای اینکه از اطرافیان خود متمایز شوید باید اندکی شوخ طبعی را نیزبه خصوصیات اخلاقی خود اضافه کنید. اگر اخمو و بدانق باشید، نمی توانید نظر کسی را به خودتان جلب کنید. هیچ کجا نمی توانید افرادی را پیدا کنید که به دلیل عصبانیت و بد اخلاقی محبوب دل مردم شده باشند. اگر یک نفر، حتی یک نفر، با این خصوصیات را پیدا کردید حتماً مرا هم خبر کنید.
اطرافیان را سرگرم کنید
کسانیکه دیگران هیچ گاه توجهی به آنها نمی کنند جزء افرادی هستند که عصبانی، و بی احساس بوده و هیچ نظریه جالبی برای سرگرم کردن اطرافیان خود ندارند. شخصیت شما باید یک دنده کمکی هم داشته باشد باید طوری باشید که هر موقع کسی را ملاقات کردید چیزی را در شما ببیند که ارزش ملاقات دوباره شما را داشته باشد. البته اگر زیاد هم بخواهید با کارهای سطحی خودتان را میان جمع جا کنید، شاید چندان خوشایند نباشد. باید به یاد داشته باشید که تعادل را رعایت نمایید. جلب کردن بیش از اندازه نظر دیگران و یا بی توجهی کامل به آنها دو سوی مخالف هم هستند. سعی کنید در این میان به یک سطح تقریبی دست پیدا کرده و میانه روی کنید.
به هر حال متمایز شدن کار ساده ای نیست که هر کسی از عهده آن بربیاید، لبخند بزنید، سرتان را به نشانه موافقت تکان دهید، خود را خوشحال جلوه دهید و سعی کنید همیشه حرف هایی برای گفتن داشته باشید که بتوانند نظر دیگران را به خود جلب نمایند. فراموش نکنید که با این کار نه تنها در حیطه شغلی به موفقیت می رسید بلکه افراد زیادی هم جذب شما می شوند. به خاطر داشته باشید که متمایز بودن به این معنا نیست که همیشه باید رئیس باشید، بلکه به این معناست که اطرافیان باید شما را تحسین کرده و حواسشان جلب شما شود.
حرف از ۲ رنگی ها زدم مهر مرتد به ما زدن. با خودم حساب کردم تمام روزهای خدا رو به در گاه خدا سجده می کنم و در تمام ساعات دست به دعا می مونم تا در نظر خلق خدا خوب جلوه کنم . اما بعد ار رفتنم تنها برای خلق خدا بنده ای مومن و پرهیزگار بوده ام و برای خداوند بزرگ بلبلی آواز خوان . که برای جلب رضایت او و بنده اش می خواند . خیرم به بنده خدا چه بوده .جز نشان دادن آنچه نبوده ام . من خدا را در جز جز آفریدههایش می بینم نه در آفریدههای بندگانش . تو خود می دانی این مرتد زمینی برای چه نفس می کشد .
خیلی از ما ادعای به روز بودن و روشنفکر بودنم میشه. خیلی هامون دم از آزادی های برابر بین جنس مرد و زن می زنیم، ولی یه مشکلی هست و اون هم سوء استفاده از دین و سنت به نفع خودمونه. این یه واقعیتی هست که وجود داره و نمیشه هم انکارش کرد.
اگر قراره آدم لیبرال باشیم و اگر قراره آدم امروزی و متمدن باشیم و نه متحجر، باید از بن و ریشه این درخت دین و سنت رو که توی ذهن تک تک ماها ریشه کرده، کند. نمیشه هم از مترقی بودن و مدرن بودن دم زد و هم سنت ها و مفاهیم مذهبی اش رو قبول داشت که در غیر این صورت میشه همینی که الان توی ایران وجود داره. همه در آن واحد هم مدرن هستند، هم روشنفکر، هم مدافع حقوق برابربودن و در عین حال هم سنتی، هم مذهبی بودن (و نه حزب الهی که من هنوز فرق این دو تا رو نفهمیدم چیه) ، هم طرفدار اهل بیت بودن و تکیه برو بودن، و هم از طرف مقابل از عربها متنفر بودن . خیلی چیزهای دیگه توی ذهن خیلی از ماها وجود داره که من نمی فهمم، نمی دونم شاید هم من خیلی خنگم. اگه دم از حقوق برابر زن و مرد می زنید پس این همه اصرار بر اجرای تمام و کمال همه رسومات که جز تبدیل زن به یک کالاست، دیگه چیه. اگه با فرهنگ و سنت های اعراب مخالفید، پس این سینه چاک بودن اهل بیت و امام ها و این مراسم دیگه چیه. به قول معروف یا رومی روم یا زنگی زنگ، این بوقلمون صفت بازی دیگه چیه؟
این ها رو واسه این گفتم که خیلی پکرم، خیلی از دست این جور آدم های بوقلمون صفت که هنوز خودشون هم نمی دونن کجا هستن و چی می خوان. اون وسط قرار گرفتن و هر دمی با هر بادی به هر جهتی تکون می خورن.
ایران هم از این چیزها می بینید. فکر نکنید که این طرز تفکر فقط مختص به ایران هست، نه این جا هم هست. با مکان عوض کردن، تفکرات آدم ها عوض نمیشه، که با متفکربودن اونهاست که عوض میشه.
ایران هم از این چیزها زیاد می بینید، هم توی قشر ایرانی هم مسلمون غیر ایرانی. ایرانی هایی رو می بینید که هنوز هم می خوان همه رسوم پوسیده گذشته رو اجرا کنن. همونهایی که همه میگن به علت عدم تساوی زن و مرد توی ایران هست که زن ها روی اجرای سنت ها اصرار دارن، ولی من می گم نه این اون چیزی هست که خود اونها می خوان اینجوری باشه.
برداشت .
حرفی بود که خیلی وقت می خواستم بزنم اما انگار درد خیلی هاست
اسراءیک جوان خاورمیانه ای بررسی جالبی روی جستجوی کلمات سکسی در گوگل در کشورهای مسلمان انجام داده موضوع از یک بررسی ساده روی گروههای تشکیل شده روی یاهوی عربی شروع میشه. بررسی ۱۰۹ گروه نشون می ده که ۴۲% اونها موضوع جنسی داشتند.
اسراء می نویسه “خواستم ببینم این نمودار چقدر درسته، پس یک کمی بیشتر تحقیق کردم”. نتیجه جالبه. زبان عربی دومین زبان برای جستجوی gay sex و اولین زبان برای جستجوی sexy هست. ایران در این لیست سومین کشوره. و زبان عربی همینطور دومین زبان برای جستجوی gay man و gay girl است.
نتایج کم کم آزارنده می شه. در زمینه child porn پس از آفریقای جنوبی ترکیه اوله , در زمینه children sex پاکستان، مصر و ایران صدرنشین هستند. این عبارت در زبانهای عربی و ترکی بیشتر از دیگر زبانها جستجو شده. عبارت sexy children هم در پاکستان، سوریه، ایران، مصر و عربستان سعودی بالای جدول هستند. برای sexy child پاکستان اوله و با ایران، عربستان، مصر و ترکیه دنبال میشه. پرکاربردترین زبانها فارسی، عربی و ترکی هستند.
البته قسمتی از نتایج هم با مزه است. مثلا مصر کشور اول در fat sex ه و پاکستان، مراکش، ترکیه و مصر در صدر animal sex هستند. در زمینه bird sex هم مصر اوله.
خیلی بد است، اما بچه ها باور کنید من امروز حالم خیلی گرفته شده. ماشینم را به کارواش بردم تا به خیال خودم تمیز شود و برق بیفتد. آنها ماشین را به طور دستی شستند تا مبادا دستگاه های شستشو رنگ اتومبیل من را نبرند.
به هر حال، کارکنان آنجا همیشه کارشان را عالی انجام می دادند، اما مدتی است که صاحب قدیمی ملک را به یک فرد کودن واگذار کرده و متاسفانه این افراد حتی نمیتوانند یک رومیزی را تمیز کنند چه برسد به یک ماشین لوکس و تجملی.
دلیل عصبانیت من از این قرار است که وقتی برای تحویل ماشین در محل حاضر شدم، متوجه شدم که آنها قسمت های ریزی را از قلم انداخته اند، که اگر بخواهم آنها را نام ببرم باید بگویم: کل در سمت راست، چرخ ها، و از این گذشته لکه هایی هم بر روی کل شیشه جلو....به چشم می خورد و تازه دو برابر نیز از من پول گرفته بودند. خوب خودتان قضاوت کنید؛ به همین دلیل سرشان داد و بیدا کردم و آنها هم تمام اشکالات را برطرف نمودند، اما به راحتی 20 دقیقه از وقت گرانبهای مرا تلف کردند.
کار را به دقت انجام دهید
نکته ای که قصد داشتم با داستان بالا به شما منتقل کنم این است که به هر حال هر کسی شغلی دارد و کاری انجام می دهد، اما اگر شخصی به راستی در پی قدرت و موفقیت باشد، باید بداند که مهمترین عامل در راه رسیدن به آن، اهتمام در اتمام کار است.
اگر تصمیم به انجام چالش های تازه می گیرید، باید تا آخرین مرحله را در نظر خود مجسم کنید. ممکن است پیروز شوید و یا شکست بخورید اما تا پایان راه، نجابت، قدرت، امید، و عزم خود را برای مبارزه کردن از دست ندهید – چه ببرید چه ببازید- به خاطر داشته باشید که برنده هیچ گاه نمی ترسد و ترسو هیچ گاه برنده نمی شود. هیچ گاه این مطلب را فراموش نکنید. آیا منظورم واضح است؟ بله من همیشه منظورم را به روشنی بیان می کنم.
آیا می توانید تصور کنید: ماشینی را خریداری کرده اید که ساخت آن نیمه کاره است؟ ماشین روشن می شود، می توانید با آن رانندگی کنید، اما فقط ترمز ندارد. نظرتان در مورد زندگی کردن در خانه ای که سقف ندارد چیست؟ به طور حتم امکان پذیر نیست. این در حالی است که بسیاری از انسان ها اهداف خود را در نیمه راه به دست فراموشی می سپارند، چراکه ادامه مسیر برایشان دشوار است و باید از موانع بسیار زیادی عبور کنند. ترسوها.
پشتکار و بلند پروازی
من یکی از طرفدار های پر و پا قرص بوکس هستم گاهی اوقات ورزش به خشونت و خوی وحشیانه کشیده می شود ( که نکته جالب و هیجان انگیزش نیز همین جاست) اما چیزی که من از این ورزش یاد گرفتم این است که قهرمانان واقعی، افرادی مثل راکی مارکیانو (خدا روحش را شاد کند)، محمد علی کلی، و شوگر ری لئونارد، تنها به این دلیل به صورت افسانه در آمدند که هیچ گاه نترسیدند و دست از ادامه کار نکشیدند. آنها تمام مدت از جان و دل مبارزه می کردند.
حتی در زمانی که خسته شده بودند، و یا ضربه خورده بودند، همیشه بر علیه تمام مشکلات و موانع در نهایت قدرت می ایستادند و به پیروزی دست می یافتند. آنها میتوانستند حریفان خود را ضربه فنی کنند چراکه پایشان را فراتر از مرزها می گذاشتند و هیچ کس نمی توانست به گرد پای آنها برسد. رقبا در هیچ حالتی با آنها قابل مقایسه نبودند.
بلند پروازی هایشان حد و مرزی نداشت. آنها تشنه بودند و هر بار ثابت کردند که میزان عطششان تا چه اندازه سیری ناپذیر بوده است.
بلند پروازی مانند دانه ای است که در قلب شما روییده می شود و مانند دست مایه ای شما را به سمت موفقیت و کامیابی رهنمون می سازد. به شما کمک می کند تا به بالاترین قله هایی که هیچ کس دیگر حتی نمی تواند تصورش را هم بکند به راحتی صعود کنید. اما بلند پروازی هم به نوبه خود نیاز به پرورش و تغذیه دارد. شما باید آتش آن را به دقت شعله ور کنید، و تا آنجایی که ظرفیت شما اجازه می دهد آنرا رشد و پرورش دهید.
یکی از دلایلی که بسیاری از افراد پیش از اینکه به هدف خود برسند، دست از تلاش و کوشش می کشند، این است که سنگ های بزرگ بلند می کنند و همانطور که میدانید سنگ بزرگ نشانه نزدن است
اهداف واقع گرایانه و دست یافتنی معین کنید
به پایان رساندن کاری که در ذهن دارید نشان می دهد که از همان آغاز در ذهن خود نقطه اتمامی را معین کرده بودید. برای خودتان اهداف معینی را مشخص کنید، البته نه هر هدفی؛ شما باید اهدافتان را از روی واقع نگری و میزان توانایی های شخصیتان انتخاب کنید.
یکی از راههایی که شما را به سرعت به شکست می رساند این است که اهدافی برای خود برگزینید که به هیچ وجه و حتی از طریق معجزه هم نتوانید به آنها دست پیدا کنید. تعیین هدف به این دلیل مهم است که به شما نوعی حس حسن ختام میدهد. یک چیز ملموسی است که می توانید به راحتی به سمت آن نشانه روید. زمانی که در ذهن خود هدف داشته باشید به آسانی می توانید طرح هایی در راه رسیدن به آن پی ریزی کنید. طرح و برنامه ریزی جزء مهمترین فاکتورها به شمار می روند.
و اما نکته مهم دیگر این است که اهداف دارای انواع مختلفی هستند. فرض کنید در یک مسابقه اتومبیل رانی شرکت کرده اید. هدف نهایی شما رسیدن به خط پایان است. اما ممکن است در میان راه برای صرف غذا و یا رفتن به دستشویی و غیره توقف داشته باشید.
این محل های توقف به عنوان اهداف میانی به حساب می آیند. شما به منظور رسیدن به هدف نهای خود باید این اهداف کوچکتر اما لازم و ضروری را پشت سر بگذارید.
پله به پله
یکی از بهترین راهها در رسیدن به اهداف این است که در هر مرحله تنها یک گام به سمت جلو بردارید. اگر هدف نهایی شما این است که قهرمان جهانی بوکس شوید باید به باشگاه بوکس بروید تا با روش های صحیح مشت زنی آشنا شوید.
زمانی که کمی پیشرفت نمودید می توانید حرکت در داخل رینگ را آموزش ببینید. سپس پیچ تاب دادن به بدن را یاد می گیرید و می توانید از ضربه هایی که به سمت شما وارد می شود اجتناب کنید.
سرانجام نوبت به اولین مسابقه غیر حرفه ای تان می رسد. شما باید ابتدا مانند یک آماتور مشت زنی کنید و بعد آنقدر پیشرفت کنید تا بتوانید جایزه دستکش طلایی ( Golden Gloves) را از آن خود نمایید و شاید روزی برسد که جایزه المپیک را نیز بدست آورید. رفته رفته به صورت یک حرفه ای در می آیید و در حدود 20 مسابقه را می برید ( و شاید برخی از آنها در مقابل مدعیان پیروزی باشد) باید به تدریج راه خود را برای جاودانه کردن نامتان در سطح جهان بپیمایید.
فقط در این صورت و تنها با پشت سر گذاشتن اهداف میانی است که می توانید به هدف نهایی برسید.
و اما در مورد مسابقه نهایی: اگر برنده شوید که خوب مسلم است به هدفتان دست پیدا کرده اید، اما اگر شکست بخورید باید به این تجربه خود به عنوان یک پشتوانه نگاه کنید. اگر پشتکار داشته باشید و از مسیر اصلی خارج نشوید شانس بیشتری برای پیروزی پیدا می کنید.
تنها چیزی که باید در هر حال به خاطر داشت باشید این است که چون صرفا جایزه بزرگ از آن شما نشده، بازنده محسوب نمی شوید. شما مراحل بسیار زیادی را در زندگی پشت سر گذاشته اید. آیا یک قهرمان که دارنده مدال طلای المپیک شده اما در یک مسابقه باشگاهی بازنده شده را می توان بازنده خواند؟ البته که نه، او به راحتی میتواند به موفقیت های بزرگتری دست پیدا کند اما باید کارهایی انجام دید که سایرین نمی کنند.
نکته ای که مد نظر من است این است که باید به خودتان حتی برای کوچکترین موفقیت هایی که به دست می آورید پاداش دهید. به توانایی هایتان افتخار کنید و از آنها به عنوان پلی برای رسیدن به موفقیت های بزرگتر استفاده کنید. و هیچ گاه فراموش نکنید که هر کس پیش از اینکه راه رفتن را یاد بگیرید، سینه خیز می رود.
تمرکز داشته باشید
اگر شعله های امید و آرزو در وجودتان فروزان باشد، بنابراین تمرکز به عنوان یک نیروی مهار کنننده برای هدایت شعله های آتش در مسیر مناسب به شمار می رود. برای اینکه بالاترین بازدهی را داشته حال چه یک مرد ثروتمند باشید و یا یک ورزشکار مشت زنی، باز هم باید ذهنتان را روشن نگه دارید. باید کارهایی که تصمیم به انجام دادن آنها را می گیرید در نهایت تمرکز و دقت انتخاب شوند.
اگر 50 کار متفاوت در پیش روی دارید و می دانید که تنها 10 تای آنها را می توانید انجام دهید، ذهنتان را از انجام 40 تای باقیمانده پاک کنید. کارهای بی فایده را از برنامه زندگی تان حذف کنید. باید یاد بگیرید که به طور آگاهانه تنها اهداف مهم را انتخاب کرده و فقط آنها را دنبال نمایید. با این کار انرژی لازم را بدست آورده و از اینکه کارهای دیگر را انجام نداده اید پشیمان نمی شوید. در آخر: امور مهم را با بهره گیری از آخرین حد توانایی هایتان با موفقیت پشت سر می گذارید.
و در انتها باید اشاره کرد که بازنده های واقعی افراد ترسویی هستند که از ادامه کار منصرف می شوند. بیشترین تلاش را بکنید و به نتیجه ای که بدست آوردید، افتخار کنید. اما به ذخیره های اندک خود قناعت نکنید؛ همیشه ماهی های بزرگتری هم وجود دارند که خوشمزه تر هستند.
مراقب اطراف خود باشید و همه چیز را زیر نظر بگیرید.
با توجه به ارتباطهای متفاوتی که باافراد مختلف داشته ام،
ایـن مــوضوع برایم کامـلاً روشن شـده کـه سـوء تـدبیرهـای
بسیار زیـادی در مـورد "استیل" وجــود دارد. استیل قیمت،
سن، و یا سایز نیست و بایـد توجه داشت که می توان آنرا
به راحتی آموزش دید.
استـیل از یـک سـو، آگـاهـی فـردی اسـت و از سـوی دیـگر
اعتـماد بـه نفـس. بـه عبارت دیگر می توان گفت که نوعی
نگرش است. مبین شخصیت و روحیه شماست. اظهار این
مـطــلب است که شما ارزش دیـده شـدن و تـوجه کـردن را
دارید. دانستن نقاط قوت و ضعف است تا توانایی هایتان را
برجسته تر نموده و کاستی ها را از میان بردارید. میان احساس خوب داشتن و ظاهری آراسته داشتن تفاوت های بسیار زیادی وجود دارد.
البته در مبحث استیل، طرز پوشش نیز از اهمیت بالایی برخوردار می باشد؛ اما استیل و مد را نباید با هم تلفیق کنیم. مد فقط به طرز پوشش ارتباط دارد، اما استیل ندرتاً به لباس پوشیدن ارتباط پیدا می کند. مد به لباس بستگی دارد و استیل به فردی که لباس ها را می پوشد.
استیل مظهر منحصر بفرد بودن هر انسانی است. بیانگر این موضوع است که همه ما با هم فرق داریم. مخالف این تصور واهی است که یک نوع اندام ایده آل وجود دارد که همه باید آنرا الگو قرار دهند. مخالف این امر است که تنها یک طرز لباس پوشیدن درست وجود دارد که برای همه خانم ها مناسب است. استیل همیشه قدرتمندانه میدرخشد چراکه اثبات می کند خلاقیت و ابتکار پایان ناپذیر است.
اسلوب مختلفی که در استیل های شخصی نمود پیدا می کنند منکر این امر هستند که "ایده آل" وجود دارد. استیل کار خود را انجام می دهد. استیل همواره موارد نو و غیر معمول را در خود نهفته دارد.
استیل مبتنی بر دموکراسی است. معتقد است که هر خانمی می تواند برای خود هویتی را خلق کند که منحصر بفرد باشد و سپس آنرا از طریق آرایش و لباس پوشیدن ابراز کند.
در عین حال نباید فراموش کرد که استیل بار اشرافی را نیز با خود به همراه دارد. میان افرادی که لباس هایشان را "انتخاب" می کنند و کسانی که فقط لباس می پوشند، تفاوت ایجاد می کند. به جهان اثبات می کند که پوشنده لباس حق انتخاب دارد و استیلش منحصر به خودش می باشد.
در استیل، هوش و ذکاوت نیز وجود دارد، چراکه نیازمند درک شخصی افراد از خودشان می باشد. استیل نیازمند ارتباط تنگاتنگ افراد با خودشان است در غیر اینصورت فرد نمی تواند کلیه زوایای وجودی خودش را در یک زمان به معرض ظهور بگذارد. موجودیت انسان ها آنقدر پیچیده است که سخت بتوان با هر نوع لباس پوشیدنی آنرا به نمایش گذاشت.
استیل خوش بین است. باعث می شود خوش بینی خود را به نمایش بگذارد. باور استیل بر این است که شما فرد صاحب سبکی هستید، جهان مکانی برای ابراز اسلوب متفاوت است، و زندگی ارزش آنرا دارد که برای ابراز سبک های خود در آن تلاش کنید.
بدون ریسک کردن، هیچ استیل خاصی بوجود نخواهد آمد. بدون کشف جنبه های نوی شخصیت خود، بدون کشف این مطلب که چه کاری به شما کمک می کند، و چه چیزهایی سبب شکست شما می شوند، نمی توانید حس داشتن استیل را در خود پرورش دهید. اگر بتوانید این قابلیت را در خود افزایش دهید، می تواند به عنوان پل پرتابی برای رشد شخصی شما به شمار رود.
برخی از افراد هستند که استیل را به دلیل ماهیت مادی گرایانه نقد می کنند، اما این افراد استیل را با مد اشتباه گرفته اند. مد نوعی دل مشغولی است که هر چند وقت یکبار تنها به خاطر تغییر ذائقه، عوض می شود تا علاقه مصرف کننده به خرید افزایش پیدا کند.
استیل از ناهنجاری ها و در هم ریختگی ها جلوگیری می کند. نوعی سازماندهی به بازهارهای شلوغ عرضه است. نوعی حق انتخاب که بیش از اندازه درگیر فشارهای خارجی مانند تبلیغات نشده باشد. استیل ای که با شخصیت شما سازگاری داشته باشد، و لازم نیست فصل به فصل تغییر پیدا کند. همچنین لزومی هم ندارد که برای همیشه مانند روز اول باقی بماند. همانطور که شخصیت شما در طول زمان تغیییر پیدا کرده و کامل می شود، استیل هم می تواند تکامل پیدا کند.
استیل واقعاً نوعی درک فردی است که با انتخاب فردی اعمال می شود – و این انتخاب فردی به آن موجودیت بخشیده و آنرا وارد جهان مادی می کند