بی بی سی - هفته نامه آمریکایی "تایم" در شماره سه شنبه خود ( 22 ژوئیه) مطلبی به قلم لورا لاک چاپ کرده درباره امید کردستانی، معاون ارشد رییس شرکت "گوگل" که در مدتی کوتاه این جستجوگر اینترنتی را تبدیل به یک شرکت عظیم تبلیغاتی کرده است.
همه می دانند که گوگل بهترین جستجوگر اینترنتی ست.فقط کافی است عبارت مورد نظرتان را در گوگل تایپ کنید و به سرعت بهترین نتیجه ممکن را به دست آورید.
جستجوگر گوگل با استفاده از الگوریتم های بسیار دقیقش در هر روز نتیجه 200 میلیون جستجو را ارائه می دهد.
اما این نتایج فقط در ظاهر به طور رایگان ارزانی می شود. امید کردستانی، معاون ارشد رییس "گوگل" دارد این شرکت خصوصی را به سرعت تبدیل به سازمانی می کند که سود آن سر به آسمان می زند.
تلاش های امید کردستانی باعث شده است تا بزرگترین جستجوگر اینترنتی دنیا تبدیل به یک پایگاه عظیم تبلیغاتی شود. جلب صدهزار متقاضی در 18 ماه گذشته رقم چشمگیری است که به همت آقای کردستانی انجام پذیر بوده است. تحلیل گران امور مالی می گویند در آمد حاصل از جستجوهای اینترنتی گوگل تا آخر سال جاری ممکن است به یک میلیارد دلار برسد.
چهار سال پیش، زمانی که آقای کردستانی، از شرکت "نت اسکیپ" به گوگل آمد، جستجوگرهای اینترنتی به نوان ارگان های تبلیغاتی از محبوبیت خاصی برخوردار نبودند.اما آقای کردستانی ( 40 ساله) به جای استفاده از شیوه های پر زرق و برق تبلیغاتی و نوشته ها و طرح های گرافیکی تبلیغاتی که به روی صفحه اینترنت می پرند، از شیوه اشتراکی استفاده کرده است.
حق اشتراک گرفتن حق اشتراک شیوه بسیار آسان اما موثری است که " اورتور" (Overture) یکی از شرکتهای رقیب پیش از " گوگل" آن را به کار گرفته بود.
شرکت هایی که می خواهند از طریق گوگل تبلیغ کنند باید برای حق استفاده از واژه ها پول بپردازند.هنگامی که کاربران برای جستجو واژه ای را تایپ می کنند که شرکت های مزبور حق اشتراک آن را پرداخته اند، آنگاه پیامهای تبلیغاتی شان در کنار نتایج حاصل ظاهر می شود. اگر پروازم تاخیر داشته باشد و مجبور باشم چند ساعتی را با یکی از این کارمندان در فرودگاه سپری کنم، می خواهم مطمئن باشم می توانم با او یک گفتگوی هوشمندانه داشته باشم و به من خوش بگذرد.
امید کردستانی با اینکه به کار بردن این شیوه بسیار سودمند واقع شده، گوگل می گوید که استفاده مادی ذهنیت آنها را مشغول نمی کند.
آقای کردستانی یک بار از قرار دادی چند میلیون دلاری صرف نظر کرد. وی در این مورد توضیح داد: "ما در گوگل خیلی اوقات از درآمد های هنگفت چشم پوشی می کنیم چون کیفیت و در آمد مداوم برای ما مهمتر ازمشتری کوتاه مدت ومقطعی است." همکاران آقای کردستانی از او به عنوان "شاه پیام رسانی فوری" یاد می کنند.
او بر تمام کارمندانی که در کشورهای مختلف برای گوگل کار می کنند نظارت دارد و شخصا با آنهایی که تازه استخدام شده اند ملاقات می کند تا مطمئن شود آنها "آزمون فرودگاه" او را با موفقیت می گذرانند.
او می گوید: " اگر پروازم تاخیر داشته باشد و مجبور باشم چند ساعتی را با یکی از این کارمندان در فرودگاه سپری کنم، می خواهم مطمئن باشم می توانم با او یک گفتگوی هوشمندانه داشته باشم و به من خوش بگذرد
مردی برای خرید وارد یک پرنده فروشی شد. فروشنده به سه طوطی مشابه که روی شاخه نشسته بودن اشاره کرد و گفت:طوطی سمت چپی 500 دلار می ارزد"مرد پرسید:"چرا آنقدر گران است؟"
فروشنده پاسخ داد: " خوب این طوطی می تواند با رایانه کار کند.
مرد در مورد طوطی دوم پرسید و فروشنده توضیح داد که قیمت این یکی 1000 دلار است چون او همه کار هایی را که آن یکی بلد است می تواند انجام دهد به علاوه این که می تواند در اینترنت سرچ کند.
مرد با ترس و لرز در مورد طوطی سوم سوال کرد و متوجه شدکه 2000 دلار می ارزد شگفت زده پرسید: این یکی چه کاری بلد است.؟
فروشنده گفت:اگر بخواهم صادقانه جواب بدهم باید بگویم من هیچ وقت ندیدم او کاری بکند .ولی آن دو طوطی دیگر او را رئیس خطاب می کند.
یکی از دلایل خیلی مهم که باعث شکست اکثر افراد می شود این است که آنها هیچ وقت تعریف درستی از ثروت و پول دار شدن در ذهن ندارند همه آنها می دانند پول می خواهند ولی چقدر نمی دانند اکثراً می گویند پول بیشتر ولی هیچ کس از مقدار درست آن اطلاعی ندارد.
وقتی ما می گوییم میخواهیم پول دار شویم ذهن ناخود آگاه ما می بیند که در جیب ما یا خانه ما مثلا هزار تومان یا بیشتر پول است پس می گویند شما پول دار هستید و بدنبال پول و یا نقشه ای برای پول دار شدن شما نمی رود.
دو فاکتور برای ذهن ناخود آگاه خیلی مهم است اولی مقدار دقیق پول و دومی زمان بدست آوردن آن.
مثلا ما باید بگوئیم یک میلیون تومان پول می خواهیم تا تا دو ماه دیگر.
در این صورت است که ذهن ناخود آگاه ما می توانند برای پول دار شدن ما برنامه ریزی نماید و آن را به مرحله اجرا در بیاورد.
دومین دلیل مهم که باعث می شود ما به اهداف خود نرسیم این است که هدفهای ما تغییر می کنند مثلا یک روز ما می خواهیم یک میلیون تومان پول بدست بیاوریم و روز دیگر این رقم زیاد و کم می گردد یک روز می خواهیم به دبی سفر کنیم و روز بعد ترجیح می دهیم برویم شمال کشور، درست است که ما برای خودمان مقدار و زمان تعیین کرده ایم ولی در مقدار و یا همان هدف خود تغییر ایجاد کرده ایم و این امر باعث می گردد ما نتوانیم به اهداف خود برسیم
پییر امیدیار در سال 1967 در شهر پاریس بدنیا آمد و در سنین کودکى به همراه خانواده به ایالت مریلند مهاجرت کرد. وى اولین برنامه کامپیوترى خود را در سن 14 سالگى براى کتابخانه مدرسه اى که در آن مشغول تحصیل بود نوشت.
در سال 1988 از دانشگاه Tufts University در رشته کامپیوتر فارغ التحصیل و در یک شرکت بعنوان برنامه نویس سیستمهاى Macintosh مشغول کار شد.
سپس در یک شرکت وابسته به Apple بنام Claris مشغول کار شد.
در سال 1991 در تاسیس یک شرکت نرم افزار به نام Ink Development Corp همکارى کرد. این شرکت سپس به eShop تغییر نام داد . eShop در سال 1996 توسط شرکت Microsoft خریدارى شد.امیدیار سپس به شرکت General Magic که توسط Apple حمایت می شد پیوست.
Pez یک نوع شیرینى است که معمولا در یک ظرف کوچک پلاستیکى به شکل عروسک قرار میگیرد و برای آنکه شیرینى از آن خارج شود باید سر عرسک را به پایین فشار داد.
شبى در سال 1995 امیدیار مهندس جوان برنامه نویس ایرانى الاصل، با دوست دختر خود که عاشق جمع آوری Pez بود , مشغول خوردن شام بود که دوست دخترش ازآنکه شریکى براى ایجاد یک کلکسیون Pez در سانفراسیسکو را ندارد گله کرد.
امیدیار به او پیشنهاد کرد که از اینترنت براى پیدا کردن شریک تجارى استفاده کند.
بنابراین امیدیار در وب سایت کوچک خود براى دوست دخترش بخشى را براى این موضوع آماده کرد و نام آن را Auction Webگذاشت. برنامه ایکه او برروى وب سایت شخصى خود ایجاد کرد, به کاربران امکان لیست کردن وسایل مختلف خود از جمله کلکسیون Pez ، دوست دختر او را نیز میداد.
در مدتى کوتاه افراد بسیارى فروشنده و خریدار براى اقلام لیست شده بروى سایت پیدا شدند. به تدریج تعداد کاربران این سایت زیاد شدند و معاملات بسیارى از طریق آن صورت گرفت . سپس مهندس جوان با مشاهده این موضوع تصمیم گرفت که سایتى مجزا براى این کار ایجاد کند که با نام eBayشروع به کار کرد.
امیدیار با دریافت مبلغى بین 25 سنت تا دو دلار به فروشندگان اجازه داد که اجناس خود را براى شرکت در حراج در سایت eBay معرفى کنند. همچنین درصدى از خریدوفروشها به او میرسید و به این ترتیب eBay موجب شد که فروشندگان و خریداران با هم به راحتى به خرید و فروش بپردازند.
بعد از 9 ماه که اولین حراجى که در سایت eBay انجام شده بود , وى شغل خود در General Magic را رها کرد و تمام وقت خود را صرف سایت خود, براى eBay کرد.
در سال 1998 او تصمیم گرفت براى رونق دادن به eBay از Meg Whitman که فارغ التحصیل رشته بازرگانى بود یارى بگیرد.
بعد از مدتى eBay شعبه هاى در آلمان, ژاپن , کانادا و استرالیا ایجاد کرد و روز به روز رونق یافت.در پایان سال 1998 کاربران این سایت به 2.1 میلیون نفر رسیدند و درآمدى بیش از 750 میلیون دلار را برای eBay به ارمغان آوردند.
ایده و طرح و برنامه ریزى این جوان ایرانى زاده خلاق، و پشتکارش، وى را در لیست موفق ترین و ثروتمند ترین افراد آمریکا قرار داد.
امیدیار در سال 2000 علاوه بر eBay , در هیئت مدیره ePeople نیز مشغول به کار شد.
در سال 1999 پییر امیدیار با همان دوست دختر خود که عاشق کلکسیون Pez بود ازدواج کرد. حالا همسر امیدیار بیشتر از 400 عدد Pez در کلکسیون خود دارد.
"من همیشه به کمک کردن به مردم براى آنکه از آنچه که هستند بهتر باشند, معتقد هستم." امیدیار
گفته هائى درباره پییر امیدیار:
"من سعى کردم تا یک پیراهن ورزشى امضاشده توسط Michael Jordan را در مغازه خود بفروشم ولی نتوانستم. سرانجام آن را در سایت eBay عرضه کردم و توانستم آن را بسرعت بفروشم.آن وقت تصمیم گرفتم که مغاز خود را ببندم و کاسبى خود را در eBay ادامه دهم." James Finnegan
"پییر امیدیارشخصى است با استعداد و با پشتکار، و میتواند چندین پروژه را باهم پیش ببرد. او فردیست آرام ولى بسیار متکى به نفس. تلاش امیدیار همیشه براى عرضه ساده و مفید تکنولوژى جدید براى مردم عادى است." Steve Schramm
رسیدن به موفقیت، قدرت و هر چیز خوب دیگری در این دنیا آرزوی مشترک بیشتر انسانهاست ولی با این حال هنوز اکثریت انسان ها از وضعیت مالی، فکری و روحی مناسبی برخوردار نیستند. در دنیایی که ما انسان ها در آن زندگی می کنیم فرصت های زیادی برای رسیدن به موفقیت وجود دارد ولی متأسفانه کمتر کسی می تواند از این فرصت ها به نفع خود استفاده کند. متأسفانه انسان ها بیشتر در رؤیای رسیدن به موفقیت زندگی می کنند تا این که بخواهند برای رسیدن به آن تلاشی از خود نشان دهند. حقیقتی که هر انسانی در راه رسیدن به موفقیت باید همواره به آن توجه کند این است که نه کسی شانسی و از روی اتفاق به موفقیت می رسد و نه کسی به همین صورت موفقیت های خود را از دست می دهد. این موضوع بیانگر این مطلب است که رسیدن به موفقیت خود مراحلی دارد و فقط کسانی که از این موضوع باخبرند که می توانند امیدوار به دستیابی به آن باشند.
افکار همه چیز شماست
با کمی مطالعه و تحقیق در زندگی بیشتر انسان های موفق جهان به این نتیجه می رسیم که پشتکار داشتن و سخت کوش بودن ویژگی مشترک تمام انسان های موفقی است که تا به حال روی کره زمین زندگی کرده و می کنند. اگر در زندگی بیشتر انسان های موفق جهان نگاهی بیندازید به این نتیجه می رسید که بیشتر آنها در ابتدا به اشخاصی خانه به دوش شبیه بوده اند اما در عین حال افکاری سلاطین گونه داشته اند! بنابراین اگر شما هم می خواهید به موفقیت برسید (بسته به این که موفقیت برای شما چه مفهومی دارد) باید جنس ذهنیت شما از افکار مثبت و امید به آینده باشد تا شما بتوانید با اشتیاق و طراحی برنامه ای مناسب برای رسیدن به آن تلاش کنید.
همه از صفر شروع کرده اند
با این حال، ممکن است این ذهنیت در شما ایجاد شده باشد که حتی با وجود این که ذهنیتی مثبت دارید ولی به علت کمبود منابع و امکانات لازم نمی توانید به اهداف خود برسید. فراموش نکنید که تمام انسان های موفق هم در ابتدای کار وضعیتی مانند شما داشتند ولی با این حال توانستند با تلاش بیش از حد و داشتن افکار و برنامه ای مناسب به اهداف خود برسند. اصولاً انسانی که در ذهن خود هدف قاطعی دارد که باید به آن برسد هیچوقت به محدودیت ها فکر نمی کند. تنها منبعی که انسان های موفق از آن بهره می برند ذهن است.
این افراد از آنجایی که می دانند مغز انسان با افکار او دوست می شود، همیشه بهترین افکار را برای دوستی با ذهن خود انتخاب می کنند. اگر شما به خود به چشم یک انسان موفق نگاه کنید ذهنتان نیروی درونی شما را برای رسیدن به وضعیتی که دوست می دارید هماهنگ می کند، اما اگر افکار و تصورات شما علیه خودتان باشد حتی اگر از منابع خوبی نیز برخوردار باشید به زودی همه چیز را از دست خواهید داد. متأسفانه بسیاری از انسان ها فکر می کنند که محدودیت، معیار سنجش انسانهاست، در حالی که معیار حقیقی سنجش انسان ها، افکاریست که آنها در سر دارند.
هیچ وقت نگو دیر شده
وقتی صحبت از رسیدن به موفقیت است و انسانی از انسان دیگری دعوت می کند تا برای رسیدن به هدفی تلاش کند، معمولاً این گونه پاسخ می شنود که دیگر دیر شده است. عبارت «دیگر دیر شده» جواب انسان هایی است که ارباب ذهن خود نیستند. کسی که ارباب ذهن خود باشد هیچ وقت به کمبود منابع، پیری یا... فکر نمی کند، بلکه به این فکر می کند که از کدام راه باید برای رسیدن به موفقیت استفاده کند. کسی که ارباب ذهن خود نباشد حتی اگر تلاش شبانه روزی برای رسیدن به موفقیت داشته باشد هیچ وقت به خواسته خود نمی رسد.
اگر کسی می خواهد به موفقیت برسد باید تلاشی توأم با ایمان به پیروزی داشته باشد. در کنار این موارد اگر شما بدانید که چه می خواهید و در پی چه چیزی هستید می توانید در هر وضعیتی به موفقیت برسید. فراموش نکنید که هرگز بدون زحمت چیزی عاید شما نمی شود. |
برای رسیدن به موفقیت باید بهای آن را بپردازید، هرچند که این هزینه در مقایسه با آنچه که به دست می آوری بسیار ناچیز است.
از همین امروز شروع کن
برای رسیدن به موفقیت باید از همین امروز شروع کنید و قدر تک تک لحظات و کوچکترین فرصت های زندگی را بدانید. کسانی که برای رسیدن به موفقیت منتظر لحظات جادویی می مانند هیچ وقت به آن نمی رسند. فراموش نکنید که فرصت ها همیشه در جامه مبدل (گرفتاری یا شکست) به سراغ انسان ها می آیند. پس فراموش نکنید که هر وقت در زندگی با مشکلی روبرو شدید با چشمان باز به اطراف نگاه کنید تا بتوانید موفقیتی که در نزدیکی شما پنهان شده است را پیدا کنید. یک ضرب المثل ایتالیایی می گوید:« کسی که منتظر زمان می ماند آن را از دست می دهد.» برای رسیدگی به چیزی منتظر آمدن آن نمانید، به سمت آن بروید. با چشمان باز خود مراقب تک تک لحظاتی باشید که به سادگی از کنار شما می گذرند».
اگر اراده ای باشد راهی وجود دارد
برای رسیدن به موفقیت باید به تلاش خود بیفزایید. این مهم نیست که شما در چه سن و سالی هستید. تفکر مسموم «دیگر دیر شده» را از خود دور کنید تا به شما ثابت شود برای کسی که اراده ای در خود می بیند همواره راهی وجود دارد. تلاش و برنامه مناسب تنها چیزهایی هستند که شما به آنها نیاز دارید. همواره به خود یادآوری کنید که موفقیت از آن کسانی است که ذهنیت موفق دارند و شکست از آن کسانی است که بی تفاوت اجازه می دهند ذهنیت شکست در آنها نفوذ کند. یکی از ویژگی های مثبت استفاده از این تفکر این است که وقتی به آن تسلط پیدا می کنید و دائما از آن استفاده می کنید بی اراده خود را در مسیر رسیدن به موفقیت در حال حرکت می بینید. در این هنگام است که شما موفقیت را با تمام وجود در آغوش می گیرد و از این موضع تعجب می کنید که در این چند سال کجا بوده است!
هیچ وقت گول ا حساسات خود را نخورید
روزی شاگردی به دیدن استاد خود می رود و به او می گوید قدرت تمرکز حواس ندارم و نمی توانم کارهایم را درست انجام دهم. استاد در جواب شاگردش به او می گوید: می گذرد، هیچ وقت به اکنون توجه نکن و به تلاش ادامه بده. همانطور که قبلاً اشاره شد، رسیدن به موفقیت از روی شانس و اقبال نیست و همواره نیاز به تلاش دارد. در حقیقت زمانی که هم به آن رسیده ایم باید برای حفظ آن تلاش کنیم وگرنه به زودی آن را از دست می دهیم
تبیان.برداشت
برخورد صاعقه با برج میلاد
وقتی چیزی را می خواهی همه دست به یکی می کنند تا توآرزویت را محقق سازی
پائولو کوئیلیو
اینجا سرزمین رانده شدگان از خانه است و من هربار کسی را می بینم و هر بار پای صحبت هر کدامشان که می نشینم ، یکی از مرگ عزیزانش در وطن می گوید . اینکه او را بعد از ماهها از مرگ مادر ، خواهر ، پدر یا دلبندان دیگرش خبر دار کرده اند تا مبادا سوگ و عزا در غربت ، گلویش بدرد و دیوانه اش کند... اینجا پر است از دختران جوان دیروز که بر گور نداشته مادران خویش آنقدر زار زده اند تا امروز خود مادر کودکی شده اند که کلمات محبت آمیز فارسی را خوب نمی داند تا دلتنگی مادر کم کند. اینجا پر است از مردانی که ، تمام غرور مردانه شان لابلای سبد های میوه ، میوه فروشی های سر گذر گم شده است تا شاید از لابلای میوه پوسیده های شب ، یک میوه سالم برای کودک شان پیدا کنند . اینجا پر است از توالت فرنگی های براقی که رد انگشتان برادران رانده شده ام از وطن ، بر انحنای سنگی آن، پوزخنده ها را به وضوح منعکس می کند. نگویید آنجا هم خبری نیست، نگویید آنجا هم قصه مکرر حقارت است و هر روز بگیر و ببند و تهمت و تحقیر و تهدید و تحدید . آخر اینجا حتی مردان پرتجربه مهاجر هم بی هیچ حس تحقیر و تهدیدی ، شام سفره هر شب شان را جز با یاد چای و دیزی دربند وطن و به یاد دویدن هایشان برای تغییر و بهتر زیستن در همان خانه از گلو فرو نمی دهند. پسرکم ...خانه خوب است، نترس ... از صدای آروق صاحب خانه های خیالی هم نترس که من خیال داوری برای نویسندگان خانه مجازی را ندارم....
masihalinejad.blogfa.com .برداشت
صبح روز یک شنبه 25 شهریور ماموران اداره اماکن سقز با حضور ناگهانی در میدان میوه و تره بار به کسانی که اقدام به روزه خواری کرده بودند تذکر جدی دادند.
این ماموران با تفتیش مغازه ها تلاش می کردند کسبه ای را که صبحانه صرف کرده بودند شناسایی و به آنها تذکر دهند.
حاضرین در محل به خبرنگار شارنیوز گفتند که ماموران با دست زدن به سماورها،از گرم یا سرد بودن آنها مطلع می شدند و کسانی که سماور آنها گرم بود را مورد مواخذه قرار می دادند.کسبه،رانندگان ماشین های حمل میوه همکار خود را که از شهرهای دور و نزدیک در محل حضور داشتند را دلیل صرف صبحانه اظهار کردند.
مامورین اداره اماکن ضمن دادن این تذکرات،نسبت به تکرار روزه خواری در میدان تره بار هشدار دادند.
از چند روز پیش و همزمان با آغاز ماه رمضان تذکراتی از سوی مسئولان مبنی بر برخورد با روزه خواران در جراید به صورت گسترده به چاپ رسیده است.
یک نکته در این جریان روشن هست و بدون هیچ فکر کردنی می تونیم پی به این نکته ببریم که یک مخبر از داخل خبر را به ماموران داده .خوب ماموران هم بر حسب وظیفه به محل اومدن .اشکال در این جا از خود ملت می باشد یا به عبارتی عده ایی از هموطنان به شغل شریف خبر چینی روی آوردن که به عنوان شغل دوم ایشان می باشد .این عزیزان در تمام لایه های موجود رسوخ کردن. و همه جا حضور دارن.
برداشت از . بالاترین
سید مرتضی عسگری یا آنطور که مشهور است علامه عسگری روز گذشته در پی یک دوره بیماری در سن ۹۴ سالگی درگذشت.
پیش از این من یکبار ایشان را دیده بودم فکر می کنم ده سال قبل بود -۱۳۷۶- و در مورد کتابش با عنوان «یکصد و پنجاه صحابی ساختگی» مختصری صحبت کردیم.
دیروز وقتی برای انجام مصاحبه در خصوص درگذشت ایشان با آقای دکتر محسن کدیور تماس گرفتم اولین ویژگی که از وی بر شمرد این بود که وی عالمی "ولایت مدار" بود به معنای سنتی کلمه یعنی این که مرتضی عسگری تمام تاکیدش بر توجه به ولایت ائمه و اهل بیت (علیهم السلام) بود.
یکی از نکات جالبی که دکتر کدیور در مورد ایشان گفت این بود که ایشان در سالهای اخیر در سند زیارت مشهور "عاشورا" تشکیک کرده بود و این زیات یا دعا را معتبر نمی دانست.
بعد از آن بحث کشید به دیدگاه خود محسن کدیور در این خصوص و من هم اشاره ای کردم به سخنرانی محرم سال ۱۳۸۴ در منزل مهندس صباغیان که به طور مفصل در مورد این دعا توضیحاتی ارائه داد.
به هر حال دکتر کدیور گفت که بعد از بیان نظرات آقای عسگری در خصوص مساله زیارت عاشورا فشارهای زیادی به ایشان وارد شد که ایشان به ناچار مطلبی را بعدها اظهار کرد در پس گرفتن حرف قبلی خود.
ketebkhar.blogfa.برداشت از
یک هموطن در حال نجات یک هموطن که در بمب گذاری های هموطنان خود در حال سوختن هستن. به عراق خوش آمدید..!!!