ما فکر کنیم تا اخر عمر چوب مطلب نوشتنمون در مورد متا لیکا رو بخوریم . خوب این نظر ما بوده که ۱۰۰٪ درست بوده . متالیکا یک گروه فسیل شده به حسا ب می یاد . من نمی دونم شما این همه اخبار و اطلاعات در مورد متالیکا رو از کجا به دست می یا رین خواهشا منبع این اخبار رو به ما بدین شاید نظر ما هم عوض شد .در آخر همه طرفداران متالیکا رو به منا ظره دعوت می کنم .می خوام ببینم چیزی برای گفتن دارین
هامون بازها .خوب از اولش با اون اسم مسخره اش مشخص که شما چه معجونی رو در صورت انتخاب باید تا انتها میل کنید .یه نوشیدنی پر ویتامین با انواع واقسام جک و جونور.و کلی مخلفات . من که خودم شخصا نفهمیدم فیلم هامون چه تحفه ایی بوده که بعد این مدت فیلمی با مزمون هامون بازها ساخته بشه که کاملا اون رو نکوهش کنه . با نشون دادن چند تا آدم اتو کشیده و عصا قورد داده .(لبته به جز اون قسمت کمدی).با اون صحنه های پر شکوه که در ابتدا فیلم هست . و اون ادا اطفار های مسخره هامون باز اول که تو رویاهاش خودشو به جای خسرو شکیبایی فرض می کنه .خصوصا سکانس زیر پرچم که خیلی هم با شکوه بود و به هامون باز اول این حس وارد شد که وزیر فرهنگ و ارشاد کشور می تونه باشه .خوب ادمی تا این حد پر حرارت می تونه در مورد یه فیلم صحبت بکنه چرا نتونه درامور بزرگتر دخالت بکنه.!خدا شکر آقای شکیبایی تو فیلم دنبال تخم بلدرچین نبود .که اون زمان قضا و قدر روزگار و کلماتی که تو امون هستن و نمی شه کندشون به کمکش نمی امدن.من کاری به مضمون فیلم هامون بازها و هامون ندارم .(که یه چیز تو مایه های کفتر و کفتر بازی).می خوام به اقای حقیقی بگم به غیر تهران تو شهرستان ها نمی شه خیابون های زیبا و پرچم های بلند و ادم های با کلاس دید .یحتمل جناب حقیقی امورات و تفریحات و اکثر کارهاشون رو تو تهران انجام می دن و بیش از حد به اون علاقه دارن . خوب نباید غیر این هم باشه چون اگه کنار اون قوری یا اون دیوار تبلیغات نوشته بودن هیچ وقت مانی حقیقی نمیشدن.و با این شکل نظرات یک شخص رو به مسخره نمی گرفتن.در کل فیلم دو چیز به صورت کامل نما یان .ادم های هوادار هامون بسیار با کلاس و فهمیده و ادم های مخالف هامون دچار فقر فکری و بی منطق. خوب تا بوده همین بوده . حالا چند هفته بعد از پخش این فیلم تعدادی از افرادی که در فیلم حضور داشتن به جون هم افتادن و کار را به فحش کاری و به خانواده های هم کشوندن خنده دار این جاست که همین افراد در جلوی دوربین در حد اعلا با شخصیت ظاهر شده بودن و به قولی معروف با قیا فه های روشن فکرانه و فهمیده سعی می کردن پختگی خودشون رو نشون بدن .اما بعد پخش فیلم سری به وبلاگ ها ی این افراد که تصادفا بعد از پخش همین فیلم راه اندازی شده بود زدم .نفد های وحشتناک که از هم کرده بودن و کار را به بابا ننه هم کشونده بودن . بچه ننه های بی جنبه .احتمالا تک تک این دوستان توقع داشتن با حضور تو این فیلم یه شبه شون پن یا براد پیت یا زبونم لال جنیفر لوپز بشن .به نظر من قهرمان این فیلم عماد بوده هامون باز شماره 4 .چون اون هدفش از حضور تو فیلم چیزی به غیر از چرندو خزعبلات گفتن در مورد فیلم هامون بوده . هدف اون به گفته هامون باز شماره 5 آقای قاسمی گذشتن از دیوار برلین بوده . و اون موفق شد کاری که ادمی با اعتماد به نفس بال مثل عماد می تونست انجام بده .در اخر به این قاسمی هم باید گفت مدیر یه نشریه بودن و گذروندن 18 ماه از خدمت با سلام وصلوات پشت میز رو نمی شه فهم و کمال یه انسان به حساب آورد .امیدوارم با راه اندازی وبلاگ برای خبر دهی در مورد فیلم کنعان به کارگردانی مانی حقیق بتونین به اهدافتون نزدیکتر بشین .امیدوارم بتونی 10 سال دیگه تو فیلم شارلاتان بازهای مانی حقیقی بازی کنی. همیشه بر حسب اتفاق قلم ها به حاشیه می ره سخت نگیر
قبل از اینکه مطلب بعدی رو بنویسم لازمه که از رهای عزیز تشکر کنم که
باز هم ما شرمنده ایشون شدیم و یادی از فقرا کرد
مجری برنامه TALK SHOW ویک میکروفون گیر آورده و هر چی از دهنش در بیاید را به
خورد ملت بیچاره می دهد و کسی هم نیست چفت دهنش را ببندد بله درست حدس زدید منظورم
اون بچه کون فرزاد حسنی مجری برنامه به اصطلاح کوله پشتی است. این هم شد برنامه تلویزیونی
یک نفر می آید جلوی دوربین می نشیند و فکر می کند علامه دهر است اگر هر پنج دقیقه نگوید که
مهندس مکانیک است می میرد معلوم نیست از کدام قبرستان مدرک گرفته به قول خودش سربالائی
می آید جام جم برای اجرای برنامه یعنی من پایین شهری خیلی از بچه های بالا شهری حا لیم میشه
خوش به حال آنهائی که ماهواره دارند و VH1 و MTV می بینند و مجبور نیستند آدم کریه المنظری
مثل او را هر شب تحمل کنند عوضش GREE DAY و SYSTEM OF A DOWN و سایر بروبچ
را زیارت می کنند راستی یک اس ام اس تو موبایلم آماده ارسال برای این برنامه مسخره دارم اما مثل اینکه احمقها فهمیدند دیگر شماره اس ام اس را زیرنویس نمی کنند والا اگر آن را بخوانند حسابی حالشان جا می آید متاسفانه تلویزیون ایران آلت دست یک سری آدم جیره خور حکومت است که از این رسانه
برای شستشوی مغزی جماعت استفاده می کنند من از ملت محترم ایران می خواهم ماهواره تماشا کنند
و تحت تاثیر اراجیف این آدمهای بی عقل قرار نگیرند
اینجانب تماشای کانالهای زیر را به ملت فهیم ایران توصیه می نمایم :
1-VH1
2-MTV
3-VIVA POLSK-
در ضمن از عموم هموطنان عزیز تقاضا می کنم از تماشای کانالهای فارسی زبان آن ور آب هم بشدت پرهیز کنند
چون آنها هم از همین قماش این ور آب هستند
یه آقائی این روزها سر و صدای زیادی به پا کرده و چند تا بچه ژیگول دور خودش جمع کرده
مدیر وبلاگ گفت می تونی طرف را بکوبی تا با گوه مساوی بشه ؟ گفتم چرا نمی شه طرف که
از متالیکا گنده تر نیست کارت نباشه درستش می کنم.....
القصه من برای نقد و بررسی آثار موسیقی ابتدا چند تا از آلبومهای آن خواننده را گوش می دهم
یا ویدئوکلیپ هایش را می بینم و مصاحبه هایش را می خوانم و با عقاید و نظراتش آشنا می شوم
بعد طرف را نقد می کنم اما در مورد ایشون 1 آلبومش را شنیدم در یکی از بلاگها مصاحبه ای
ازش خواندم( که فکر می کنم خالی بندی بود) البته اینها را بعد از اینکه مدیر وبلاگ ازم خواست
او را نقد کنم از سر اجبار و خالی نبودن عریضه انجام دادم خند ه دار اینجا بود در همین هیر وبیر
از جلوی یک کیوسک روزنامه فروشی رد می شدم روی جلد یک مجله هفتگی زرد تیتر زده بودند
با این مضمون: مسابقه بزرگ مجله .... جایزه یک دستگاه 206 سوال این است: بنیامین خوش
تیپ تر است یا محمد رضا گلزار عجب سوال سختی آیا آدم هالوئی پیدا می شود که این دو تا
را تحویل بگیرد و آدم حسابشان کند یک نفر نداند فکر می کند گلزار زده رو دست آل پاچینو و
سایر بروبکس دنیای هالیوود از لیست فیلمهایش می توان به هنر این آقا پی برد:دختر ایرونی و عروس فرنگی و ..... حالا ببینیم حرف حساب بنیامین چیه او با ارائه 1 آلبوم بله فقط و فقط1 آلبوم
یک شبه شد محبوب ترین خواننده تمامی دوران آقا کجا وایسا پیاده شو با هم بریم طرف طوری
ادعای نو آوری می کند که pink floyd هم سال 1967 هنگام ابداع راک فضائی هم
غلط می کرد چنین ادعائی کند حیف که خیلی دیر مطرح شد و حقش را خوردند. نشسته با نرم افزار
e-jay کلی ور رفته و چند تا ریتم سر هم کرده میگه من گیتار و پیانو می زنم زرت شاید
شبها تو رختخواب منظورش بوده. با تغییر گامها توسط کامپیوتر صدایش را بم کرده که مثلا بگوید
حنجره اش خیلی قوی است عزیزم این کلک ها را در ایران می تونی برای 4 تا آدم موزیک
نشنیده مثل خودت سوار کنی ما از پشت کوه نیومدیم اون موقع تو اتل متل توتوله می خوندی
ما با iron maiden وjudas priest حال می کردیم .دوست عزیز می خوای سبک
جدید در موسیقی ایرانی الکترونیک ببینی چیه برو محمد اصفهانی گوش کن من که روزی 3 بار
آلبوم برکت را گوش می کنم خسته نمی شوم حتی علیرضا عصار و قاسم افشار و داریوش خواجه نوری
در مرتبه ای بالاتر از تو قرار می گیرند تو زیاد به خودت زحمت نده کونت یه وقت پاره میشه
تو با پارتی بازی و روابط پشت پرده به اینجا رسیدی خودم می دونم تو اداره نظارت و ارزشیابی
وزارت ارشاد پشت تالار وحدت کیا هواتو دارن زیاد واسه ما افه موسیقی مدرن الکترونیک نیا...
بعد از مطلبی که در مورد METALICCA نگاشتم خیلی از دوستان اصرار کردند که در مورد گروه SYSTEM OF A DOWN که در ادامه مطلب به اختصار آنها را SOAD خواهیم نامید, بنگارم به روال مطالب قبلی‚ کاری با محل تولد و اسم مامان وبابای اعضای گروه ندارم وسیر تحول گروه در آلبوم هایشان را مورد بررسی قرار می دهم:
پروژه جادوگر بلر فیلمی بود که در زمان خود سر و صدای زیادی بپا کرد و بدلیل ساختار مستند-واقعی فیلم بود همراه با ترس وحشت مرگ ودرجنگل گم و گور شدن ... و خلاصه تمامی مصالح یک فیلم ترسناک را داشت اما خصیصه اصلی و بسیار مهمتر این فیلم معرفی یک گروه جدید در عرصه راک-متال بود سال 1994 بود که SOAD با این فیلم و اهنگ SPIDER که برای این فیلم خوانده بودند مطرح شدند.
آهنگهای اولیه گروه به معنای واقعی هوی متال بود ریتم های سریع و بدون وقفه درام (ریف) مشخصه اصلی آثار اولیه گروه بود. طبق معمول گروههای متال قیافه های اجق وجق پای ثابت گروه جدید بوداما تنها وجه تمایز و تعجب بر انگیز آن چهره صمیمی و شرقی خواننده آن بود و همچنین لحن صدا ( سریع و بی وقفه مثل خود موسیقی متال) و استفاده از نواهای شرقی (مثل فلوت و گیتار روسی) در پس زمینه آهنگها این باور را قوت بخشید بعدا کشف بعمل آمد که حضرات آیات بچه ارمنستان و بزرگ شده لس آنجلس می باشند. همین به موزیک خشن و گوش خراششان نوعی صمیمیت و آشنا ئی می بخشید. القصه با آلبوم TOXICITY گروه مثل توپ صدا کرد که این دومین آلبومشان بود.
آلبوم اول SYSTEM OF A DOWN بود که اهنگ SPIDER هم از همان آلبوم بود. TOXICITY یک اتفاق در هزاره جدید برای موسیقی راک بود و توانست متال را دوباره احیا کرده و از زوال آن (که توسط متالیکا این سقوط داشت شدت میافت) جلوگیری کند سال 2001 گروه SOAD جایزه GRAMMY را برای TOXICITY بعنوان بهترین آلبوم متال دریافت کرد.
از جمله بهنرین آهنگهای این آلبوم می توان به ARIELS وTOXICITY وATWA وSYCHO اشاره کرد. طبق معمول وقتی یک گروه یک شبه به موفقیت عظیمی می رسد بچه هایش دست و پایشان را کمی تا قسمتی گم می کنند واز خود بی خود می شوند بچه های SOAD علیرغم اینکه خیلی حواسشان را جمع کرده بودند تا من به شان گیر ندهم ولی نشد و آلبوم بعد یشان STEAL THIS ALBUM نسبت به TOXICITY یک عقبگرد کامل به حساب می آمد.
دراین آلبوم فقط آهنگ MR JACK یک مقدار قابل عرض بود . در سال 2005 گروه تصمیم به تقویت دوباره خود گرفت ویکضرب دو البوم به نامهای MESMERISE و HYPNOTIZE را عرضه کرد
که از اولی آهنگ B.Y.O.B. و QUESTION بسیار مورد توجه قرار گرفت و از دومی تا آنجا که اطلاع دارم اهنگ LONELY DAY رو بورس می باشد اما هنوز تا TOXICITY راه درازی باقی مانده است. گروه SOAD همواره قتل عام ارمنیها توسط دولت عثمانی در سال 1916 را محکوم کرده وجد وآبا خودشان هم جزو کسانی بودند که به خاطر این قتل عام آواره وطن شدند و به آمریکا مهاجرت
کردند . از دیگر مهاجران معروف ارمنی می توان به الیا کازان کارگردان معروف امریکائی که در اصل اهل ترکیه بود نیز اشاره کرد.
به هر بچه های soad اهل سیاست هم هستند و در تلاشند تا دولت ترکیه قتل عام سال 1916 را به رسمیت بشناسد کاری که تا به امروز صورت پیدا نکرده است ودر زمان حمله آمریکا به عراق هم در صف اول منتقدین این جنگ قرار داشتند در ابتدا که این گروه معروف شد این شائبه به وجود امد که آنها ایرانی هستند که تصوری نادرست می باشد. من به شخصه اوج کار گروه را در اهنگ question می دانم که در آن مفهوم زندگی و مرگ را مورد نقد قرار دادند و الحق ویدئو کلیپ زیبایش هم حق مطلب را تا حدود زیادی ادا کرد و نکته جالب خلق نوعی فضای باروک و قرن نوزدهمی در این اثر بود . به هر حال محتوای آثار گروه طیف وسیعی از مفاهیم اعم از خاطرات کودکی – نکوهش جنگ زندگی ماشینی و تنهائی انسان- ترس از عوامل ناشناخته- جهان پس از مرگ .... را در بر می گیرد
در مجموع باید گفت نقش اصلی در گروه را جان اولدمایان( همون کچله که همش به آسمون نگاه می کنه) بازی می کند او گیتاریست بسیار زبردستی می باشد.
همیین الان یه اس ام اس برام رسیده از یه دوست از یه دوست بیمار .میگفت:تو دانشگاه یکی رو دیده .نمی دونم چی تو چهره اون هست که اون رو با بقیه متمایز کرده .با هر کسی که تا حالا دیده کلی فرق داره . سر کلاس درس و تو خونه همش به اون فکر می کنم. تمام شب روزام شده اون .می خوام جلو برم و باهاش بیشتر آشنا بشم ....
اینها صحبت دوستم بود که دی ماه بهم میزد .اما همین چند روزه پیش دوباره دیدمش . بهم گفت هی فلانی می دونی چی شده اون یارویی که یک برهه زمانی فکر مارو به خودش مشغول کرده بود نامزد کرده . میگفت وقتی این خبر رو شنیدم بهم خوردم .بدبخت اون روز خیلی داغون بود .نا گفته نماند عشق این رفیق ما یه جورایی شبیح عشق . شیرین و فرهاد بود. الان هر چی بهش می گیم تو که تو زندگی هیچی کم و کسر نداری این نشد یه خر دیگه زیر بار هم نمی ره . امیدوارم کار دست خودش نده و روش های متداول خودکشی رو مرور نکنه (شیر فلکه گاز. قرص نفتالین. طناب دارو بلندی ).شاید برای اکثر ماها این مشکلات به وجود اومده . واسه منم به وجود اومده جان ما به لب اومد این دوره رو رد کردیم .امان از دست این دوول عشقی.
یه مدتی هست که به کلی از وبلاگم دور شدم بعد از چند وقت که برگشتم .دیدم این مفت آباد به کلی عوض شده . آقایون فیلشون
یاد هندوستان کرده . هوس کردن یه تغییر اساسی در این مفت آباد بدن . به خاطر همین اولش یه خورده مثل یه منگ دور خودم می چرخیدم اما یواش یواش دارم با این نوعش هم کنا ر می یام . مطلب بعدی این که به احتمال زیاد یکی از دوستام از این به بعد من رو
در نگهداری این مفت آباد همراهی می کنه .انشالله که دستش سبک باشه و از این کسادی در بیام . به قول یه برادری مرام گاو رو عشقه
نه به خاطر گاو بودنش به این خاطر که هیچ وقت نمی گه من همش می گه ما . به همین زودی ها من رو می بینین
یه لحظه دلم خواست به جای اونها بودم . اما نه من باید کار کنم .تا در آینده موفق باشم . بعضی وقت ها احساس می کنم دیگه نمی تونم . یعنی تو اون زمان فکرم جواب نمی ده . با خودم می گم یه نخ سیگار بکشم رو به راه می شم .اما چه کنم که کنارش گذاشتم.دلم واسه یه نخ وینستون لایت لک زده . کاشکی می دونستم در آینده چه اتفاقی برام می افته.احساس می کنم یه آدم بی مصرفی هستم .نمی دونم این احساس لعنتی از کجا پیداش شده .این روزها خیلی سریع از کوره در می رم.2روز پیش بود سر پارک کردن ماشین با یه آشغال دعوام شد . اون به من گفت هوی گوسفند از جای پارکم بیرون بکش .من بهش گفتم گوسفند تو هستی و اون کسی که تورو به دنیا اورد.بعد از حرفم دست به یقعه شدیم
اما همکارام وقتی این صحنه رو دیدن اومدن من و اون گوسفند رو از هم جدا کردن . تازه این یه نمونش هست .اما باهمه این موارد اما هنوز امیدوارم امیدوار به زندگی
من موفق میشم من می تونم . از آشغال که بی ارزش تر نیستم .خارجی ها از آشغال برق می گیرن ..!.